دکتر اسدالله پازوکیان،پژوهشگر مسایل سیاسی و بین المللی

اندیشکده روابط بین الملل: استراتژی های موجود ،در سطح سیاست خارجی کشورها،خارج‌ از این چهار حالت نیست:

-اتحاد و ائتلاف.

-انزوا طلبی

-بیطرفی

– عدم تعهد

و قطعا هر کشوری که خواستار تعامل با جهان و حضور در مناسبات بین المللی است، ناگزیر از اتخاذ یکی از این استراتژیهاست.

در حال حاضر مفاهیمی چون بیطرفی و‌انزواء طلبی ،خالی از اعتبار بوده و الزاما،دولتها مجبور به نیل ،به سمت یکی از این دو استراتژی(اتحاد و ائتلاف ،عدم تعهد) هستند.

عدم تعهد نیز عملا از اواسط قرن بیستم ،به دلیل گرایش ،دولت ها به یکی از دو بلوک ،کمونیستی و سرمایه داری ،کارکرد خود را از دست داد.
به این علت که هر کدام از رهبران این استراتژی و جنبش(تیتو،نهرو،ناصر و….) خود را در جایگاه لیدری یک ایدیولوژی و فرا استراتژی -فرا جنبشی ، می دیدند.

بدیهی است در یک چنین ساختاری،به خاطر ،نوع نظام‌های موجود در جهان(نظام سلسله مراتبی،نظام با حق وتو،نظام‌ دوقطبی شامل دو قطبی انعطاف پذیر و متصلب ) ،به دور از عقلانیت بوده که،کشوری هر چند در حد یک میکرو کشور(کشور ذره ایی ) از تعامل با کشورهای دیگر بهره مند نگردد.

منتهی ،دولت های غربی ،در حال حاضر برای خود ،فضایی،ایجاد نموده اند که ،فیمابین خودشان ،اتحادی برخواسته از مرام و چارچوبهای نیوکلنیالیستی(نو استعماری) وجود داشته و سایرین را خارج از این حلقه ،در مراتب ،فایده رسانی ،همراه با تمکین محض مینگرند(مثل نگاه اروپا و آمریکا به شیخ نشین های خلیج‌ فارس ).
غافل از اینکه ،بسیاری از دول موجود ،دنیا به واسطه تغییر در جغرافیای سیاسی،تفوق اقتصادی،تغییر نظام سیاسی،شکل گیری یک ماهیت سیاسی جدید ،احیاء اقتدار سابق و….دیگر حاضر به پذیرش سلطه بلوک مذکور(غرب ) بر خویش نیستند.
از جانب دیگر به تعبیر پرفسور روح‌ ا… رمضانی در کتاب سیاست خارجی خویش ،ایدئولوژیهای ما همفاز ،همدیگر را دفع میکنند.زیرا هر کدام داعیه هژمونیکی خویش را دارند.(خود برتر پنداری)
در چنین ساختاری ،ایران بعد از انقلاب ،روسیه بعد از فروپاشی شوروی،چین دوئالیستی( ساختار دوگانه کمونیستی -لیبرالیستی)
به لحاظ عدم پیگیری سیاستهای امپریالیستی ،وبه لحاظ عقلانیت مبتنی بر نهادینه سازی صلح در جهان با ارتقای سطح بازدارندگی ، در مقابل توسعه طلبی های خارج از حد و مرز فاشیسم غربی ،به صورت نوشته و نانوشته ،کنار هم قرار گرفته اند ،تا نسخه ی از پیش طراحی شده آمریکا برای استعمار دنیا عقیم مانده و ظرفیتهای مسکوت مانده در نزد سایر دول ،جهت تعالی نظام‌ بین الملل،بکار گرفته شود.
و این خارج‌‌ از آن چارچوبهای ،ذهنی
حاشیه سازانیست ،که ،حاضر به اباحه ی تعامل با، آمریکا در هر صحنه ایی،هستند و ژنوساید آمریکایی(نسل کشی جهانیان توسط آمریکا)،مبتنی بر مکتب راسیسمی(نژاد پرستی ) آن را نبینند.افغانستان،یمن،جنگ هشت ساله با ایران،سوریه،عراق،بحرین،قطیف و العوامیه عربستان،فلسطین،مناقشه فی‌مابین آذربایجان و ارمنستان،لیبی ،مصر و …..تنها گوشه ی کوچیکی از جنایات و نسل کشی آمریکا هستند.که حاشیه سازان داخلی آمریکایی،از کنارشان به آسانی می گذرند.

و با این تفصیل حمایت تلویحی و اعلانی ایران ،از اقدام روسیه بر علیه اکراین ،به علت مخالفت و‌جلوگیری از توسعه طلبی های بی حد و حصر ناتو در مناطق مختلف جهان ،منجمله در منطقه مذکور است.