بازدارندگی نامتعادل:  رقابت آمریکا و چین در تنگه تایوان

پژوهشگر: سارا ترابیان

مقدمه:

چین و تایوان بیش از هفتاد سال است که از رودرویی مستقیم اجتناب می کنند؛ این دو کشور با شروع جنگ داخلی چین در سال 1927 و با پیروزی کمونیست ها و عقب نشینی ناسیونالیست ها از یکدیگر جدا شده اند. از این رو چین تا حد زیادی سیاست دیرینه خود را برای “اتحاد مجدد مسالمت آمیز” دنبال نموده و روابط اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی خود را با این جزیره تقویت کرده است.

 در این راستا پکن به دنبال انزوای تایوان در سطح بین المللی است و از اهرم فزاینده اقتصادی خود برای تضعیف این کشور در سازمان ها و شرکت های بین المللی استفاده می کند و با وجود استفاده از تاکتیک های سخت اقتصادی چین علیه این کشور، آنها همیشه از اقدامات نظامی دوری کرده اند؛ اگرچه مقامات چینی معتقدند حق استفاده از نیروی نظامی علیه تایوان را دارند اما این گزینه از روی میز خارج شد.

با این حال، در ماههای اخیر سیگنال های نگران کننده ای وجود دارد مبنی بر اینکه پکن در حال بازنگری در رویکرد مسالمت آمیز خود و در نظر گرفتن “اتحاد مسلحانه” است . شی جین پینگ، رئیس جمهور چین در مسئله مزبور به حاکمیت و حل مسئله تایوان تهاجمی تر شده و حتی مطرح شدن عملیات نظامی علیه تایوان به عنوان یک احتمال قوی در چهار سال آینده بسیار محتمل است. درحالیکه ایالات متحده به صورت نظامی و سیاسی از تایوان حمایت کرده است اما با این حال این سوال مطرح می شود که در صورت وقوع حمله نظامی آیا ایالات متحده در برابر حمله دفاع می کند یا خیر؟ دلایل زیادی وجود دارد که چین با وجود در نظر گرفتن عواقب و هزینه های احتمالی حمله نظامی بخواهد شروع کننده یک جنگ باشد. در این بین حمایت از اتحاد مسلحانه در بین مردم و نهاد های نظامی چین در حال گسترش است و بسیاری نیز از تشکیل یک ائتلاف بین المللی نیرومند علیه چین توسط ایالات متحده در صورت وقوع حمله نظامی در تردید می باشند.

– چالش رقابت امنیتی: رودررویی چین و  ایالات متحده

الف) درگیری نظامی چین و ایالات متحده در تایوان

مهمترین چالش ایالات متحده در رابطه با چین چالش ژئوپلیتیک می باشد و این از برخی جهات می تواند به یک تهدید علیه امریکا تبدیل شود؛ تهدیدی که برای منافع امریکا در سراسر جهان وجود دارد و تایوان نیز یکی از مهمترین مناطقی است که می تواند منجر به یک درگیری بین دو قدرت بین المللی گردد.  با این حال این دو قدرت دارای سلاح های نظامی گسترده و  هسته ای هستند.

یکی از سیاست های دولت بایدن علیه چین تمرکز دولتش بر افزایش روابط با تایوان می باشد عاملی که باعث تضعیف روابط دیپلماتیک این کشور با چین می شود. چین به دنبال ایجاد یک “چین واحد” که عملا پکن را به عنوان دولت قانونی تمام چین از جمله تایوان معرفی کند؛ می باشد. این در  حالیست که ایالات متحده امریکا چین را به عنوان بزرگترین دشمن خود می بیند و در این راستا مصمم است از تمام ابزار های موجود و در صورت لزوم نظامی در جهت منافع ملی خود استفاده کند. با این حال نمی توان این تنش را با جنگ سرد قابل قیاس دانست از این جهت که علیرغم رقابت بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی  و گاه تنش های خطرناک، اتحاد جماهیر شوروی هیچگاه چالش اقتصادی برای ایلات متحده امریکا ایجاد نکرد و همچنین بروکراسی شوروی در راستای خنثی کردن جنبش های انقلابی خطرناک در سراسر جهان با امریکا همکاری می کرد. این درحالیست که می توان گفت چین برای دهها است اصلی ترین رقیب سیاسی ، اقتصادی و همچنین نظامی امریکا محسوب می شود و نمی توان این واقعیت را از نظر دور داشت . ایالات متحده با ایجاد یک اتحاد ساختارمند سه جانبه(AUKUS) نه تنها مانع پیشروی چین در دریای جنوبی شده است بلکه این اتحادیست که سایر کشورهای همسو با ایالات متحده و یا کشورهایی که مقابل چین قرار دارند؛ می توانند به راحتی به این اتحاد بپیوندند.  توافق سه جانبه، که توسط جو بایدن ، رئیس جمهور آمریکا در 15 سپتامبر 2021 و به عنوان “ضرورت تأمین صلح و ثبات درازمدت در هند و اقیانوس آرام” ارائه شد، در خدمت هدف غیرقابل بیان اما واضح تقابل با چین است که به طور فزاینده ای قدرتمند و گاه تهاجمی است. این پیمان که با هدف تامین زیردریایی هسته ای استرالیا می باشدکه باعث افزایش روزافزون رقابت های تسلیحاتی در منطقه می شود و  همچنین  پیمان منع گسترش  سلاح های هسته ای را تضعیف می کند. با این حال نقطه عطف در این پیمان ایجاد یک ائتلاف نیرومند علیه چین است که در نتیجه آن باعث تقویت اتحاد امنیتی، افزایش توانایی ایالات متحده، بریتانیا و استرالیا در بازدارندگی، گسترش توانایی ناوهای زیردریایی استرالیا در گشت های طولانی مدت می شود. از طرف دیگر این ائتلاف امنیتی مانع از پیشروی چین در دریای چین جنوبی و آبهای آن می شود. این توافق برای استرالیا که در یک محیط استراتژیک در حال تحول و پرتنش در منطقه هند اقیانوسیه بسیار مهم می باشد و استرالیا را بیش از بیش به نگرش در حال تحول چین نسبت به تایوان نگران کرده است و این امر باعث چرخش استرالیا و همسویی با سیاست خارجی ایالات متحده شده است. بنابراین این توافق سه جانبه را می توان تلاش امریکا برای حفظ قدرتش در منطقه دانست. از نظر استراتژیک، زیردریایی های تهاجمی با نیروی هسته ای می توانند توانایی مهمی را برای جلوگیری یا حتی دفاع در برابر چین در درگیری شدید دریایی در هند و اقیانوس آرام نشان دهند. با این حال نمی توان این توافق را به عنوان یک اتحاد و ائتلاف جدید محسوب کرد و آن را یک تعهد دفاعی جمعی دانست، اما در مورد پیامد های احتمالی آن در صورت حمله به تایوان می توان آن را یک سیستم دفاعی دانست. اگرچه تایوان به وضوح عضو توافق سه جانبه ایالات متحده نیست اما این توافق را می توان به صورت غیر مستقیم واکنشی علیه اقدامات چین در منطقه به خصوص تایوان دانست.

ب) درگیری تجاری ایلات متحده و چین در تایوان

تاثیر تنش های تجاری بین ایالات متحده و چین بر تایوان به دلیل روابط منحصر به فرد سیاسی و اقتصادی تایوان برای این دو قدرت بین المللی بسیار حائز اهمیت می باشد. این جنگ تجاری فرصت مناسبی است برای تایوان تا وابستگی اقتصادی خود را نسبت به چین کمتر کند. بنابراین مهمترین پیامد سیاسی تاثیر جنگ تجاری بین ایالات متحده و چین برای تایوان این است که می تواند وابستگی اقتصادی خود را به بازار چین کمتر کند و نرخ رشد اقتصادی خود را افزایش دهد. در اصل، تایوان جزیره ای است که فاقد منابع طبیعی مانند نفت خام و مواد معدنی است و بنابراین از نظر رشد اقتصادی نسبتاً به تجارت بین المللی وابسته است. با این حال، تولید ناخالص داخلی 590 میلیارد دلار در سال 2018 و تولید ناخالص داخلی سرانه 53.023 دلار، تایوان را به یکی از چهار “ببر آسیایی” تبدیل کرده  که رشد و پیشرفت اقتصادی نسبتاً قابل توجهی را تجربه کرده است.

با توجه به نزدیکی جغرافیایی، فرهنگی و قومی چین و تایوان و باوجود اختلافات عمیق بین آنها چین به بزرگترین شریک تجاری تایوان بعد از ایالات متحده تبدیل شده است به طوریکه یکی از مهمترین عامل رشد و توسعه اقتصادی تایوان بازار چین می باشد متغیری که باوجود اختلافات فراوان نمی توان آن را از نظر دور داشت. باوجود افزایش روزافزون تجارت بین مناطق تنگه،  محدودیت های خاصی از سوی هر دو دولت اعمال می شود به طوریکه سرمایه گذاریی های چین در تایوان تا سال 2008 ممنوع بود و حتی با وجود تجارت بین دو دولت در سال 2018، صادرات و سرمایه گذاری تایوان به چین می بایست توسط مقامات مربوطه مورد تایید قرار می گرفت.

تمرکز بر تایوان به دلیل روابط سیاسی و اقتصادی خاصی که ایالات متحده و چین دارد بی نظیر و خاص می باشد و تایوان توانسته است روابط مستحکمی را با ایالات متحده داشته باشد. به طوریکه مطابق برنامه استراتژیک و ژئوپلیتیک امریکا در آسیا، تایوان بخش مهمی از اولین جزیره زنجیره ای را تشکیل می دهد و به دلیل نگرانیش نسبت به عدم توانایی موثر تایوان در مقابل چین همچنان به فروش سلاح های نظامی به تایوان ادامه می دهد.

به طور خلاصه، تایوان از سوی چین به عنوان استانی درنظر گرفته می شود که پس گرفته و متحد می شود؛ اگرچه بعید است ایالات متحده به دلیل برنامه ریزی استراتژیک و ژئوپلتیکی جهانی خود اجازه این “اتحاد” را بدهد. یکی از تاثیرات مناقشه ایالات متحده امریکا و چین برای تایوان کاهش واردات تایوان از چین می باشد به طوری که در نوامبر 2018 واردات تایوان 56/74درصد بوده است اما در آگوست 2019 این رقم به 50/40درصد کاهش پیدا کرده است و این عامل باعث افزایش ارزش افزوده داخلی تایوان و اشتغال زایی این کشور و بهبود ظرفیت تولید داخلی تایوان شده است. بسیاری از محصولات تایوانی در چین مونتاژ می شوند و از آنجا به ایالات متحده یا مناطق دیگر صادر می شوند ، بنابراین محصولات چینی محسوب می شوند و با نرخ های جدید تعرفه ای که تحت جنگ تجاری وضع شده است مواجه خواهند شد.  این امر مزیت نسبی محصولات تایوان را کاهش می دهد و به نوبه خود، صادرات تایوان به چین را کاهش می دهد. با این حال اگر چالش های موجود بر اساس عقلانیت اداره شوند؛ سرمایه گذاری  تولیدی شرکت های تایوانی مستقر در چین ممکن است به تایوان منتقل شود که این عامل باعث بهبود ظرفیت تولید داخلی و همچنین افزایش فرصت های شغلی  شود.

– چالش های تجارت خارجی تایوان

در مجموع تایوان وابستگی اقتصادی قابل ملاحظه ای دارد اما دچار تنش سیاسی و اقتصادی شدیدی با چین شده است. بنابراین در چارچوب مناقشه تجاری ایالات متحده امریکا و چین،  همکاری اقتصادی، نظامی و سیاسی با امریکا به یک عامل ضروری برای تایوان شده است که  برای حفظ شتاب رشد اقتصادی خود به تجارت بین المللی وابسته است و این به دلیل ماهیت محدود بازار داخلی اش می باشد.  اختلافات تجاری بین ایالات متحده و چین چیز جدیدی نیست زیرا از دهه 1990 تا الان ادامه داشته است. اگرچه به نظر می رسد این رابطه بعد از پیوستن چین به سازمان تجارت جهانی (WTO) در سال 2001 وخیم تر شده است که این جنگ تجاری ناشی از عدم تعادل تجاری بین دو قدرت بزرگ می باشد. تصور نمی شود که نتایج مثبتی از این جنگ تجاری وجود داشته باشد. سهم اصلی صادراتی تایوان برای چین  41.2 درصد و درصد برای ایالات متحده 11.8 است.  بنابراین تجارت بین المللی تایوان تا حد زیادی به چین و ایالات متحده وابسته است. حال از نظر سیاسی این جنگ تجاری بین ایالات متحده و چین باعث می شود تا انتخاب یکی از طرفین به یک معضل تبدیل شود.  فقدان هویت بین المللی عمومی برای تایوان به یک چالشی تبدیل شده است که دسترسی و استفاده از ظرفیت سازمان های بین المللی مانند سازمان ملل متحد و یا سازمان های بین المللی تجاری را سخت کند و مانع از فعالیت بیشتر تایوان در مواجهه با حوادث بین المللی شود این عامل می تواند بر تجارت  تایوان در سطوح بین المللی تاثیر گذار باشد.

با وجود فعالیت های اقتصادی که بین این سه کشور برقرار است، تایوان کالاهای واسطه ای را برای پردازش و مونتاژ به محصولات نهایی به چین صادر می کند و بعد این محصولات از چین به سایر کشورها صادر می شود این عامل چین را به بزرگترین صادر کننده محصولات در زمینه لوازم الکترونیکی به ایالات متحده تبدیل کرده است. اما تعرفه های وضع شده توسط امریکا بر این  محصولات آسیب جدی را بر صادرات چین وارد کرده که در نتیجه این رقابت محصولات تایوان نیز تحت تاثیر منفی قرار گرفته و باعث آُسیب زدن به آن شده است. از طرف دیگر به دلیل عدم وجود توافق نامه تجاری چند جانبه ویا دو جانبه بین تایوان و سایر کشور ها، در صورت کاهش صادرات چین این امر منجر به کاهش واردات از تایوان می شود. این عامل صادرات تایوان به چین را به شدت کاهش داده است. به دلیل وابستگی زیاد تایوان به تجارت با چین علیرغم رشد صادرات به سایر شرکای تجاری عمده، منجر به کاهش کل رشد صادرات تایوان شده است.

نتیجه گیری:

با توجه به وضعیت سیاسی و دیپلماتیک تایوان در عرصه بین المللی گزینه های پیشگیرانه زیادی در صورت درگیری چین و ایالات متحده برای تایوان وجود ندارد و در صورت درگیری  تاثیر منفی بر تایوان خواهد داشت. برای مثال چین با تشکیل پیمان تجاری در آسیا و اقیانوسیه، و حضور 15 کشور منطقه در این پیمان می تواند مانع حضور تایوان در این پیمان شود و این عامل منجر به این می شود که تایوان  فرصت مناسبی را  برای توسعه و تعامل بیشتر با کشور های شرق آُسیا نداشته باشد. در مقابل، استراتژی آزاد و باز هند و اقیانوسیه می تواند فرصت مناسبی برای تایوان به حساب آید و این ممکن است تعاملات عملی و روابط اقتصادی و عمل گرایانه محکم تری را با کشورهای هند، استرالیا و نیوزلند ایجاد کند.  بنابراین تحت مناقشه تجاری کنونی ایالات متحده و چین، توسعه تجارت و سرمایه گذاری تایوان با هند که توسط ایالات متحده پشتیبانی می شود؛ سرمایه انسانی و استعداد فراوان هند با تکنولوژی بالایی که  دارد ممکن است نیازهای تحقیق و توسعه برخی از رقابتی ترین شرکت های تایوان را برآورده کند. علاوه بر این، تایوان اختلافات سیاسی و اقتصادی کمی با هند دارد. تایوان روابط سیاسی ، اقتصادی و نظامی خاص و پیچیده ای با دو قدرت بزرگ بین المللی دارد.

تاثیر جنگ تجاری آمریکا و چین با تایوان صرفاً اقتصادی نیست همچنین تأثیرات سیاسی و نظامی دارد. به طوریکه افزایش سریع نظامی چین به خصوص در چند ماه اخیر در منطقه و  همچنین پیمان سه جانبه ایالات متحده با استرالیا احتمال درگیری نظامی در تایوان را چند برابر کرده است؛ به طوریکه ممکن است در سالهای آینده شاهد جنگی بین ایالات متحده و چین در منطقه باشیم؛ اما باز هم حقبقتی که باعث شک و تردید در خصوص ایجاد درگیری بین دو قدرت بزرگ بین المللی در منطقه و بخصوص تایوان می شود 2 مورد اساسی می باشد. 1) وابستگی متقابل اقتصادی دو و یا چند جانبه که در بین کشورهای منطقه با چین و ایالات متحده برقرار است؛ 2) چین تایوان را یکی از استان های خود می داند و تا جایی که ممکن است سعی می کند به صورت مسالمت آمیز این بحران را به پایان برساند.

 

 

 

 

 

 

درباره نویسنده

سید عبدالمجید زواری

مدیر اندیشکده روابط بین الملل

خبرنامه اندیشکده روابط بین الملل

با تکمیل فرم زیر،از دست اول ترین اخبار روز دنیا مطلع شوید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • دسترسی به به محصولات ویژه سایت
  • تخفیف در کلیه دوره ها
  • دریافت پشتیبانی برای محصولات
  • بهره مندی از تخفیف های ویژه کاربران

جدید ترین محصولات

سبد خرید