تاثیر زنان بر ساختار نظام بین الملل

محیا دانش، در یادداشتی برای اندیشکده روابط بین‌الملل می‌نویسد: با یک نگاه عادلانه به دور از هرگونه افراط و تفریط، به ساختار نظام بین‌الملل از ابتدای تاریخ تا به امروز نقش زنان در حوزه‌های مختلف از جمله پزشکی، روانشناسی، جامعه شناسی، هنر، علوم سیاسی، فنی و غیره مورد تبیعض قرار گرفته است

نویسنده: محیا دانش، دانشجوی رشته روابط دیپلماتیک – دانشگاه آزاد تهران مرکز

با یک نگاه عادلانه به دور از هرگونه افراط و تفریط، به ساختار نظام بین‌الملل از ابتدای تاریخ تا به امروز نقش زنان در حوزه‌های مختلف از جمله پزشکی، روانشناسی، جامعه شناسی، هنر، علوم سیاسی، فنی و غیره مورد تبیعض قرار گرفته است، در واقع جهان به‌صورتی هدایت شده که نقش زنان در راستا حضور در حوزه‌های مختلف پررنگ تلقی نشود و به مشکلات ومسائل ویژه آنان توجه نشود، این موضوع تنها شامل یک کشور نمی‌شود، چرا که جامعه جهانی در این عرصه کم و بیش یکسان عمل کرده است، در همین راستا گاهی اوقات تصویری از زنان ارائه می‌شود که در واقع شکل تحریف شده‌ای از مرد به عنوان نمونه انسانی است. در همین رابطه اداره امور بین‌الملل جلوه‌ای از بازتاب اداره امور خانواده بوده، در واقع وظیفه سرپرستی یک خانواده را به عهده مرد گذاشته و سبب شکل‌گیری پدرسالاری در محیط خانواده شده است، بنابراین دستیابی به منصب‌های مهم و کلیدی در راستای تاثیرگذاری‌های مهم اجتماعی و تصمیم‌گیری‌ برای  تحولات سیاسی در زمان جنگ و صلح، مدیریت و رهبری جامعه به جز موارد استثنایی و غیره به مردان سپرده می‌شود.

بهره‌گیری از استعداد وتوانایی زنان در عرصه‌های مختلف

اگر حضور سیاسی زنان را در عرصه های بین‌الملل  با حضور آنان در قدرت سیاسی یکسان قلمداد شود، در قدم اول باید سهم آن‌ها در روند تولید ، توزیع و مصرف قدرت ارزیابی شود، چراکه در این ابعاد تصمیم‌سازی ، تصمیم‌گیری و بهره‌وری از قدرت، سبب می‌شود تا زنان در عرصه‌های مختلف نقش پررنگ تری را ایفا کنند. در همین راستا باتوجه به آمار مربطه نسبت به این حوزه نقش تصمیم گیرندگی زن در ۲۰ کشور جهان به‌صورت تقریبی به ۲۰٪ رسیده، گرچه که این آمار نوید روزها بهتری در آینده می‌دهد اما هنوز هم  برای رسیدن به عدالت جنسیتی راه طولانی در پیش است، گفتنی است که  حضور زنان در عرصه های بین المللی به‌ویژه در کشورهای توسعه‌یافته روند روبه رشدی را نسبت به کشورهای در حال توسعه طی کرده است .

با یک نگاه اجمالی به تاریخ، شروع اکثر منازعات بین‌المللی به تصمیم مردان مربوط می‌شود، درواقع به دلیل تعصبات فکری ، جاه طلبی‌های خودخواهانه ، کشورگشایی‌های آزمندانه ، استعمارطلبی های عدیده و البته ایجاد بازاری برای فروش تسلیحات خود اقدام به خشونت و ستیز کردند .به باور برخی از فمنیست‌ها نیز، نگاه مردانه به روابط بین الملل سبب شده تا با تاکید بر قدرت نظامی آن را پشتوانه‌ای برای منافع و امنیت ملی تلقی کنند در حالی که افزایش نیروی نظامی نه تنها نمی‌تواند تامین کننده منافع وامنیت ملی باشد چه بسا، سبب به مخاطره افتادن آن نیز شود . در باور فمنیست‌ها قدرت سخت افزاری، اعتبار جهانی ندارد زیرا چنین تعریفی از قدرت که عمدتا بر جنبه‌های سلطه ، کنترل و امتیازات مردان تاکید می نماید در بسیاری از موارد توامندی‌های جمعی را نادیده می‌گیرد، در دیدگاه نظری فمنیست‌ها، بین حقوق بشر و حاکمیت اولویت با حقوق بشر است و امنیت ملی براساس امنیت مشترک تجزیه و تحلیل می‌شود بنابراین اگر دیدگاه زنانه را در کنار نگرش‌های مردانه به صورت مکمل به کار برده شود، اختلاف و درگیری به‌صورت چشمگیری کاهش پیدا می‌کند، در همین راستا اگر ساختارهای سرمایه داری و پدرسالاری را به کمک جنسیت‌زدایی از بین برود و باوری شکل بگیرد که زنان توانایی کمک در حل مسائل بسیاری را دارند،  زمینه های صلح ، همکاری و رفاه را در امور بین الملل ایجاد می‌شود. در واقع روابط بین‌الملل در بسط و زنجیرهای مردسالاری اسیر شده و مطالعات فمنیستی پاسخی برای رهایی بخشی نظریات روابط بین الملل است. قرائت مردانه از تاریخ عملا نقش زنان را نادیده می‌گیرد و شاید علت برجسته بودن تعارض نظامی و تعارض قدرت و در سیاست بین الملل به واسطه همین قرائت مذبور بوده، در حالی که اگر زنان را از حاشیه به متن سوق داده می‌شد، بعید نبود که مسائل بین الملل را تنها از بعد هستی شناسی و معرفت شناسی مردانه نگاه نمی‌شد و وقایع تلخ تاریخی را رقم نمی‌خورد. به هرحال زنان بسیاری با وجود تمام تبعیض ها برای اصلاح جامعه و رسیدن به صلح پایدار تلاش کرده اند. از سال ۱۹۰۱ تا ۲۰۱۴ تعداد ۸۶۹ نفر برنده جایزه صلح نوبل شده‌اند، که از این میان ۴۴ نفر از آنان زنان بودند و اکثر جوایز زنان به صلح و دوستی مربوط می‌شود. در همین رابطه  مارگارت تاچر از زنان اثرگذار در روابط بین‌الملل محسوب می‌شود. تاچر اولین، نخست وزیر زن بریتانیایی است که در فعالیت خویش، چنان صلابت سیاسی از خود نشان داد که  به او لقب بانوی آهنین دادند و برخی او را هم‌تراز با وینستون چرچیل در نظر گرفتد . او توانست مثال نقضی برای این تفکر باشد که، زنان اهمیت مسائل بین الملل را شاید به خوبی درک نکنند و نگاهی عاطفی به روابط بین الملل داشته باشند، از دیگر زنانیکه می‌توان در این عرصه نام برد صدراعظم آلمان ، انگلا مرکل است که از سوی مجله فوربس به عنوان قدرتمندترین زن جهان انتخاب شد ، فردی که توانست اتحادیه اروپا را از سخت ترین بحران های مالی ۲۰۰۸ عبور دهد.

گفتنی است که اگر از زنان در حوزه‌های مختلف تصمیم گیری و مدیریتی استفاده شود، تمایل به همکاری وهمگرایی ولذا  مخاصمات موجود به روش‌های مسالمت آمیزتری حل و فصل می‌شود، این در صورتی محقق خواهد شد که نظام بین الملل دیدگاه مردانه خود را به آن تحمیل نکند

درباره نویسنده

سید عبدالمجید زواری

مدیر اندیشکده روابط بین الملل

خبرنامه اندیشکده روابط بین الملل

با تکمیل فرم زیر،از دست اول ترین اخبار روز دنیا مطلع شوید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • دسترسی به به محصولات ویژه سایت
  • تخفیف در کلیه دوره ها
  • دریافت پشتیبانی برای محصولات
  • بهره مندی از تخفیف های ویژه کاربران

جدید ترین محصولات

سبد خرید