حصر ژئوپلتیک ایران در بازی انرژی منطقه

مصطفی طالب پور 

اندیشکده روابط بین الملل: کشور ایران بعنوان دومین ذخیره جهانی نفت و گاز و همجواری اش با سایر همسایگان با مالکیت انرژی بعنوان نقطه کانونی بهره برداری و استخراج در منطقه است، اما پیشرانه های ضعیف استخراج بعلت تحریم های حاکم سهم بازار ایران را دست خوش تغییراتی مهم در بخش استخراج و بازرگانی کرده تا آنجاکه ضمن هزینه بر بودن تأمین کالاهای نفتی در بخش مهندسی بهای تمام شده تولید را بصورت پنهان افزایشی می کند و همچنین تبعات دور زدن تحریم برای فروش نیز بر این مهم می افزاید.

در دوره های متعدد بحران های بین المللی و گذران تحریمی به ناچار از بازی سازی حوزه انرژی کنار زده شدیم و بعنوان یک بازیگر در تلاش برای حفظ بقاء خود و این صنعت ارزشمند ایستادگی کرده ایم تا چرخ اقتصاد کشور بچرخد، اما این بحران ظرفیتی قابل برای سرمایه گذاران خارجی ایجاد کرده است و طی قراردادهای گوناگون حضور شرکت های خارجی در این صنعت را شاهدیم؛ آنچه عاملی شده تا صنعت نفت و گاز ایران بعنوان کشوری سرمایه پذیر جلوه کند وابستگی برخی کشورها به انرژی ایران است و کشور چین بعنوان یکی از نیازمندان انرژی ایران با شرکت های متعدد خود قراردادهای انرژی در بخش مهندسی را منعقد کرده و مشغول به فعالیت است اما با تأمل بیشتر به این درک می رسیم که چینی ها بنا به صرفه و نیاز خود حاضر شدند تا در ایران به سرمایه گذاری و تأمین انرژی خود بپردازند. در حال حاضر حسب اظهارات مقامات وزارت نفت و آمارهای موجود اعلامی مطابق با تولید روزانه دو میلیون و 554 هزار بشکه نفت در روز سبد سرمایه گذاری معادل 74 میلیارد دلاری پیش روی سرمایه گذاران خارجی قرار داده شده تا در صورت توافق و تمایل ضمن افزایش دو برابری میزان برداشت بتوانند در این صنعت عظیم کشور ورود کنند و اینکه چه میزان استقبال وجود دارد بایستی طرف خارجی مشخص کند.

از منظر راهبردی و نگاه بین المللی تحریم های غالب بر ج.ا.ا بزرگترین مانع ورود سرمایه گذاران خارجی است بویژه کشورهایی که شاید در اذهان بعنوان شرکای راهبردی تلقی می گردند و دو کشور چین و روسیه اولویت حضور و مطلوب صنعت نفت ایران اند.

کشور روسیه با برداشت روزانه معادل 11 میلیون بشکه نفت خام عملا رتبه اول جهانی ذخایر و کشوری موثر بر قیمت انرژی در جهان است، از یک دهه گذشته شاهد حضور شرکت های روسی مانند: زاروبژنفت، گازپروم، روس نفت و لوک اویل پای میز مذاکرات انرژی هستیم و در پایان سال 1396 نیز شاهد عقد قرارداد برخی از این شرکت ها برای احیاء چاه های نفتی بویژه در منطقه نفت و گاز غرب کشور؛ سوالی که می تواند ذهن هر مخاطب را به خود مشغول کند این است که چرا کشوری مانند روسیه با دارا بودن ذخایر مکفی و فراتر از قرارداد سوآپ عزم جدی بر ورود به صنعت نفت ایران کرده است؟! در این خصوص نیاز به تحلیل و بررسی دقیق راهبرد انرژی روسیه در جهان داریم که در این مقاله مجال کافی موجود نیست اما به خلاصه می توان بیان کرد که راهبرد روسیه در نگاه به بهره برداری و بازرگانی حوزه نفت ملی گرایی نبوده و ورود بخش خصوصی قوت بخش و عامل رشد مهمی در اکتشاف، استخراج و فروش آن به بازار بوده است و در همین راستا با تقویت حوزه مهندسی و توسعه ساخت تجهیزات اکتشاف و استخراج و حتی پالایش توانسته است به مرز دانش دست یابد و ضمن ایجاد ارزش افزوده مربوطه صادر کننده دانش، تجهیزات و خدمات فنی مهندسی نیز باشد. شرکت های روس در همگرایی با نگاه کلان در توسعه و حفظ قدرت بین المللی دولت خود و کسب حمایت های دولتی پا را از سرزمین خود فراتر گذاشته و بخشی از درآمدهای حاصل از این صنعت را در دیگر کشورها سرمایه گذاری کرده اند. نکته حائز اهمیت شیوه و راهبرد این دست سرمایه گذاری هاست که شاهد حضور آنها در کشورهایی چون: ایران، ونزوئلا، نیجریه، عراق، چین، اسرائیل، ویتنام و … و برخی کشورهای اروپایی هستیم که فراخور نیاز به انرژی در بخش های بالا دستی و پایین دستی و حتی در شبکه حمل و نقل، ذخیره سازی و عرضه مویرگی فرآورده نیز حاضر هستند. این نوع حضور در بازارهای بین المللی ضمن سودآوری کلان نفوذ سیاسی قابل توجهی نیز عاید این کشور می کند چراکه می تواند با برنامه ریزی دقیق عاملی پنهان برای برقراری تعادل حوزه های انرژی تحت پوشش خود باشد. بعنوان مثال در قرارداد یکی از شرکت های روسی در ایران که بابت احیاء و توسعه میدان پایدار غرب منعقد شده است در حقیقت این میدان، مشترک بین ایران و عراق می باشد و قرارداد متناظر در سوی عراقی نیز به روسیه تعلق دارد حال اینکه در طرف ایران تزریق سرمایه و عملیات مهندسی با تأخیر قابل تأمل از سوی طرف روس مشهود است علیرغم آغاز کار این پروژه و افزایش میزان برداشت سهم میدان ایران در آمارها ذکر می شود اما میزان برداشت افزایش یافته عملا تأثیر چشم گیری در کلان برداشت روزانه کشور ندارد؛ اما در مقابل در سوی مشترک عراق شاهد افزایش چشم گیر هستیم. این مثالی بود از نحوه موازنه سازی، تعدیل و نفوذ پنهان در این بخش از صنعت مهم و ملی کشور ایران.

از سوی دیگر کشور چین بعنوان بزرگترین مصرف کننده انرژی در جهان بزرگترین خریدار نفت خام به میزان تقریبی 10.8 میلیون بشکه در روز و سایر محصولات پایین دستی می باشد که سهم ایران در بازار این کشور رقمی معادل 7 درصد اعلام شده که این میزان در حقیقت 92 درصد از کل تجارت ایران با چین است و 8 درصد دیگر سهم صادرات غیرنفتی ایران به چین می باشد. این رقم حاکی از این است که عمده تجارت ایران با چین یک تجارت حاکمیتی است. بدین ترتیب حضور سرمایه گذاران چینی در بخش های بالادستی و پایین دستی این صنعت در ایران توجیه به مراتب قابل پذیرش تری نسبت به حضور سرمایه گذاران روس دارد.

طی رخدادهای اخیر بین المللی و آغاز حملات روسیه به اوکراین معادلات انرژی دست خوش تغییراتی شد که به تبع آن تمامی کشورهای مصرف کننده و صاحب انرژی به تکاپوری ویژه ای افتادند چرا که روسیه یکی از سردمداران انرژی آغاز گر جنگی ست که پایان آن طبق برآوردهایش پیش نرفت و مخاطرات بین المللی ویژه ای نیز ایجاد کرد.

در این میان با تشدید بحران انرژی در قاره اروپا و همچنین تأمین کنندگان آمریکایی، کشور چین توانست از این بازار بهره مندی قابلی بدست آورد و فدراسیون روسیه در رویارویی با مشکل فروش انرژی ناشی از تحریم مذاکره ای جدید با اولین شریک تجاری خود یعنی چین آغاز کرد و نظم زیر فروشی قیمت نفت را کاملا بهم زد به طوریکه طبق اخبار با عرضه تخفیف 25 دلاری به ازای هر بشکه نفت به چین حتی توانست نظر هندی ها را نیز به خود جلب کند، این اقدام درست زمانی رخ داد که چینی ها وعده خرید روزانه بالای یک میلیون بشکه را به ج.ا.ا دادند و متأسفانه علیرغم خلف وعده فضایی ایجاد شد که ما نیز به ناچار مجبور شدیم به میزان تخفیف فروش نفت خام فزونی دهیم تا از حجم فروش کاسته نشود و کماکان رقم بالغ بر 750 هزار بشکه در روز را حفظ کنیم.

از سوی دیگر عربستان نیز بعنوان تولید کننده قابل نفت خام و دارنده سهم این بازار در چین نیز دست خوش بحران فروش شد و آنطور که بهای تمام شده تولید هر بشکه نفت خام در عربستان نسبت به روسیه و ایران بیشتر است روسیه توانست سهم روزانه بالغ بر 330 هزار بشکه از نفت خام عربستان در چین را صاحب شود و از آنجا که عمده شرکت های بهره بردار در بخش بالادستی این صنعت در عربستان آمریکایی ها هستند روسیه ضربه ای غیر مستقیم نیز به آمریکا وارد آورد. در این میان ج.ا.ا کماکان بعنوان یکی از متضررین این بازار باقی مانده است چرا که هنوز نتوانسته است پس از گذشت دهه ها در این صنعت خود را صاحب دانش کامل کرده و از حضور خارجی ها بی نیاز شود و در حقیقت ایران بعنوان یک زمین بازی در بخش انرژی بین چین و روسیه برگزیده شده و ما صرفا میزبان و بازیگر دو رقیب بازی ساز هستیم.

دیگر موضوع حائز اهمیت ناشی از بحران روسیه – اوکراین همان شعار زمستان سخت و پیش بینی تقریبا ناصحیح در تأمین گاز اروپا بود که در این میان ج.ا.ا بعنوان ذخیره برترین ها در جهان کماکان در نقطه قبلی خود صرفا ساکن مانده است چرا که روسیه در سالهای گذشته با انتقال و فروش گاز خود به اروپا توسط خط انتقال نورد استریم و گذر از اوکراین سالیانه بالغ بر 4 میلیارد دلار درآمد نصیب دشمن فعلی خود یعنی اوکراین می کرد و توانست با طراحی و احداث خط لوله گاز شمال مشهور به نورد استریم-2 سهم قابلی از نیاز بازار اروپا طراحی کند ولی با قطع این جریان از سوی روسیه عملا قاره سبز بحرانی قابل توجه پیش روی خود فرض کرد و این اقدام ابزاری فشاری در برهم زدن اقتصاد اروپا از سمت روسیه پیش بینی شد، هرچند اقتصاد اروپا آسیب هایی را تجربه کرد و هنوز هم تجربه می کند اما بدانیم که آنها بلافاصله بدنبال راه برون رفت از این اقدام را جستجو کردند و کشورهایی مانند قطر، عربستان، اسرائیل گزینه های پیش روی اروپایی شدند و به شکل دو طرفه آنها نیز ضمن پذیرش و همراهی در مذاکرات تلاش کردند تا سهم جدید به بازار صادراتی انرژی خود اضافه کنند، در این بین اسرائیل با انعقاد توافق نامه با اتحادیه اروپا تلاش داشت تا ضمن افزایش سهم صادرات انرژی حمایت طرف اروپایی و آمریکایی جهت ورود به میدان مورد مناقشه “کاریش” مشترک با لبنان را از آن خود کند و بدون توجه به تهدیدات نظامی حزب الله لبنان از آبان ماه سال جاری برداشت از این میدان را آغاز کرده است. البته که این توافق نامه در زمان دولت لاپید به امضاء رسیده بود امروز که دولت نتانیاهو بر مسند قدرت اسرائیل نشسته قطعا می تواند محل مذاکره روسیه نیز باشد کما اینکه کشور روسیه جهت توسعه میادین گازی و پالایش آن در سال 2019 با اسرائیل توافق نامه همکاری امضاء کرده بودند.

کشور مصر نیز بعنوان یکی از کشورهای دارای ذخیره گازی در جهان با کاهش مصرف داخلی خود تلاش کرد تا ضمن استفاده از فرصت بازار صادراتی اروپا به درآمدهای ارزی خود اضافه کند و قاره اروپا نیز از این اقدام استقبال در خوری داشت.

دیگر مسیر مورد نظر در تأمین انرژی گاز اروپا جمهوری آذربایجان است که در سفر ماه ژوئیه رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا به باکو میزان صادرات گاز این کشور به اروپا رقمی معادل یک سوم حجم گذشته افزایش یافت. این اقدام از محل عبور خط لوله گاز ترکیه به اروپا نقش کشور ترکیه را حائز اهمیت می کند چراکه در گذشته خط انتقال گاز ترکمنستان به اروپا نیز از ترکیه می گذرد که در حقیقت کشور ترکیه بعنوان هاب ترانزیت گازی و اتصال به خط لوله اروپا مقرر شده و ترکیه با اقدام برای ایجاد خط لوله جدید انتقال گاز روسیه قصد دارد جایگاه ترانزیتی خود را تثبیت کند و حتی قاره سبز در تلاش است تا در مذاکره با کشور عراق بتواند از مسیر ترکیه محل تأمین جدیدی برای خود مهیا کند.

با نگاه به مطالب فوق اما کشور قطر با ذخیره بسیار قابل توجه گازی در جهان که دارای میدان مشترک گازی با ایران می باشد تقریبا گوی سبقت را از سایر رقبا بدست گرفته و طبق برنامه ریزی های آتی می توان گفت پیروز اصلی این میدان است.

از ابتدای شروع جنگ اوکراین کشورهای اروپایی و هم چنین رئیس جمهور اوکراین از قطر درخواست کردند تا صادرات گاز به اروپا را افزایش دهد و بعد از مدتی تانکرهای حامل گاز قطر پشت درب های اروپا صف کشیدند و در ادامه قطر با امضاء قرارداد جدید با شرکت توتال فرانسه برای توسعه میدان های گازی خود اقدام کرد. آلمانی ها نیز بعنوان صنعتی ترین کشور اروپا قراردادی 15 سال با قطر به امضاء رساندند تا از سال 2026 تأمین گاز مایع این کشور را برعهده بگیرند. در لابلای این اقدامات کشور چین برای استحکام امنیت انرژی خود قرارداد 27 ساله ای را با دوحه به امضاء رساند.

عربستان بعنوان یکی دیگر از دارندگان ذخیره انرژی نفت و گاز در جهان در توافق اوپک پلاس نسبت به کاهش سهم دو درصدی برداشت مقابل آمریکا و اروپا قد علم کرد و به نوعی دست به سنگ اندازی زد و در ابتدا حاضر به مذاکره و افزایش سهم برداشت خود نشد اما با گذشت زمان در اقدامی قابل توجه در توافق با کویت اعلام کرد قصد برداشت از میدان گازی آرش با ذخیره تخمینی درجا 20 تریلیون فوت مکعب گاز که میدانی مشترک بین ایران، کویت و عربستان است را دارند.

در نگاهی اجمالی که این روزها شاهد بحران انرژی در اروپا و آمریکا هستیم جمهوری خلق چین بعنوان یکی از بزرگترین مصرف کنندگان جهان طی سفر رئیس جمهور چین به عربستان سعودی و اتخاذ راهبردی جدید در حمایت از عربستان و فرا گذاشتن پای خود با دخالت در راهبرد سیاسی منطقه که منجر به اعلام انزجار ایران ناشی از بیانیه مشترک چین و سران عرب بویژه عربستان شد چینی ها عربستان را بعنوان هاب سرمایه گذاری در بخش انرژی معرفی کردند.

برآیند تمامی مطالب بالا نشان می دهد که ج.ا.ا در یک عقب ماندگی سخت تاریخ انرژی جهان قرار گرفته است و در حقیقت کشوری تنها و بازی خورده بسیاری از کشورهاست و حتی خردترین همسایگان که در بخش انرژی توان قد علم کردن مقابل ذخایر ایران را ندارند در حال انتفاع هستند ولی دست روزگار ما را از این منافع بویژه در بخش صادرات محروم کرده است و در حقیقت ایران عین بازی خوردن از کشورهای منطقه بعلت مسائلی چون تحریم نقشی در بحران انرژی جهان ندارد و عامل موثر کوتاه مدت در بحران زمستان سخت نمی تواند باشد مگر اینکه در آینده با بهبود شرایط بین المللی و احیاء توافق جامع اقدام مشترک موسوم به برجام بتواند سهم و جایگاه خود را ایجاد کند.

از این سو ج.ا.ا با تمرکز بر صادرات غیر نفتی در تلاش برای ورود به بازارهای جهانی ست اما نیک میدانیم که این اقدام خود در گیر و دار مشکلات ناشی از اقتصاد داخل و تأمین مواد اولیه وارداتی نیز عقیم مانده است و در برابر صادرات انرژی سهم قابلی برایمان به ثمر نخواهد داشت. یکی از عواملی که می تواند آزادی ناشی از اسارت و حصر در بازار انرژی جهان برایمان به ارمغان آورد اقدامات شایسته دستگاه های دیپلماسی ست که با تمرکز بر احیاء مذاکرات و تبیین راهبرد مذاکره بدون واسطه یا با حضور واسطه ایمن شرایط مساعدتری در عرصه بین الملل برای کشور رقم زند تا از حاصل این اقدام بتوانیم عقب ماندگی های بازارهای جهانی را جبران کنیم.

درباره نویسنده

سید عبدالمجید زواری

مدیر اندیشکده روابط بین الملل

خبرنامه اندیشکده روابط بین الملل

با تکمیل فرم زیر،از دست اول ترین اخبار روز دنیا مطلع شوید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • دسترسی به به محصولات ویژه سایت
  • تخفیف در کلیه دوره ها
  • دریافت پشتیبانی برای محصولات
  • بهره مندی از تخفیف های ویژه کاربران

جدید ترین محصولات

سبد خرید