خطوط لوله گاز به مقصد اروپا؛ چالشها و فرصتها

فرهاد نبگاني: دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات اروپاـ دانشگاه خوارزمی

 

مقدمه

اندیشکده روابط بین الملل:   امروزه یکی از سیاستهای اتخاذی انرژی از سوی اتحادیه اروپا در کنار حفظ جریان انرژی به قاره سبز و تامین امنیت انتقال انرژی، سیاست متنوع سازی عرضه کنندگان انرژی در پس از تنشهای مکرر روسیه و اوکراین است. در واقع، تقریباً 90% از نیازهای نفتی اتحادیه و 70% از گاز از طریق واردات تامین می شود. وجود منابع قابل اتکاء و مقرون به صرفه انرژی برای اقتصاد اروپا حیاتی است. در این راستا، گاز بیشتر یک چالش است، زیرا معمولاً باید از طریق خط لوله انتقال داده شود. بنابراین نگارنده بنا دارد ضمن معرفی پروژه های انتقال گاز به کشورهای اروپایی، پیامدها و چالشهای آنها را مورد تحلیل و بررسی قرار دهد.

 

ـ آسیای مرکزی و قفقاز

روسیه یکی از کشورهایی است که روابط دشواری را با اتحادیه اروپا دارد. وابستگی کشورهای اروپایی به واردات گاز از روسیه در دهه های اخیر شاید اصلی ترین نقطه آسیب پذیری خارجی اتحادیه اروپا باشد که باعث تضعیف موقعیت آن در برابر کشورهای عرضه کننده مانند روسیه شده است. حدود یک سوم کل گاز طبیعی مصرفی در اتحادیه اروپا از روسیه تامین می شود. در دوران اتحاد جماهیر شوروی 80% گاز طبیعی از طریق خط لوله Brother stream و با عبور از خاک اوکراین به اروپا انتقال می یافت. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، تنشهای مکرر بین روسیه و اوکراین منجر به جستجو مسیرهای جایگزین در شمال و جنوب برای دور زدن اوکراین و انتقال گاز از طریق این مسیرها به اروپا از سوی مسکو دنبال شد. در شمال دو پروژه Nord stream1, Nord stream2 و همچنین خط لوله Yamal از سوی روسیه دنبال شد. پروژه خط لوله نورد استریم 1و2 با عبور از دریای بالتیک به آلمان می رسد؛ همچنین پروژه خط لوله یامال ـ اروپا با عبور از کشورهای بلاروس و لهستان به به آلمان و سپس از آنجا به کشورهای اروپایی تزریق می شود. ظرفیت تزریق خطوط لوله گاز روسیه به اروپا به ترتیب؛ نورداستریم 1و2 در مجموع 110میلیارد متر مکعب در سال(درصورت فعال شدن نورد2) و خط یامال ـ اروپا 9/32 میلیارد متر مکعب است. (www.Gazprom.com)

جدیدترین تحلیل ها و دوره های تخصصی را در کانال تلگرامی اندیشکده روابط بین الملل دنبال کنید. (کلیک کنید)

جدیدترین تحلیل ها و دوره های تخصصی را در کانال اینستاگرامی اندیشکده روابط بین الملل دنبال کنید. (کلیک کنید)

در واقع، پروژه متوقف شده نورد استریم2 که فقط 160 کیلومتر لوله گذاری آن تا رسیدن به اروپا از آن باقی مانده است با دو چالش عمده مواجه است؛ نخست، تحریمهای اعمالی علیه شرکتهای دخیل در پروژه از سوی ایالات متحده آمریکا در زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ و همراهی مخالفان وابسته شدن به انرژی روسیه مانند اوکراین و لهستان با این امر، در کنار حامیان این پروژه مانند آلمان، سبب دوگانه انگاری در اتخاذ یک موضع منسجم از سوی بروکسل شده است. دوم، تایید مسمویت الکسی ناوالنی، یکی از رهبران اپوزسیون مخالف پوتین رئیس جمهور روسیه از سوی آلمان منجر به تجدیدنظر در حمایت آلمان از این پروژه شده است؛ همچنین مقامات این کشور حل موضوع پروژه نورد استریم2 را به شفاف سازی مسکو در خصوص چگونگی مسمویت آقای ناوالنی مشروط می داند. بنابراین بنظر می رسد این دو چالش مقطعی خواهد بود، تامین منافع آلمان از طریق این خط لوله و حمایت تلویحی مقامات این کشور از آن در کنار روی کار آمدن دموکراتها در کاخ سفید در سال 2020، دو دلیلی است که می توان در این خصوص ذکر کرد.

اما در جریان انتقال جنوبی مدنظر روسیه اوضاع بسیار پیچیده است. در سال 2003، مسکو و آنکارا خط لوله جریان آبی Blue stream که با عبور از دریای سیاه و برای تامین مصارف داخلی ترکیه در نظرگرفته شده است را احداث کردند. در این راستا، روسیه قصد داشت ظرفیت خود را در زیر بستر دریای سیاه با پروژه 3600 کیلومتری South stream توسعه دهد که این پروژه قبل از آغاز با مخالفت مقامات بلغارستان متوقف شد؛ در سالهای اخیر مقامات بلغارستان با ارسال پیامهای متعدد موافقت خود را با این پروژه اعلام کرد، اما موضوع این پروژه معلق ماند. مسیرهای این پروژه به ترتیب روسیه، بلغارستان، صربستان، مجارستان، اسلونی، اتریش و ایتالیا و ظرفیت تزریق در نظرگرفته شده برای آن 63 میلیارد متر مکعب است. در واقع، پس از مخالفت با پروژه South، روسیه متوجه اهمیت مسیر Turk شد. قطعاً بازندگان پروژه South بدون شک کشورهای مرکزی و شرقی هستند. ظرفیت تزریق خط لوله فعال Turk stream 315 میلیارد متر مکعب در سال است. این خط لوله ضمن تامین بخشی از گاز مصرفی ترکیه، گاز روسیه را با عبور از خاک این کشور به اروپا می رساند. (turkstream.info)

اروپا برای مدتی در پی اجرایی کردن پروژه فرضی Nabucco West بود که گاز کشورهای حوزه دریای خزر و حتی ایران(درصورت رفع تحریم ها) را به اروپا می رساند. این پروژه به دلیل اینکه با خط لوله ترانس آناتولی(TANAP) و خط لوله ترانس آدریاتیک(TAP) رقابت ایجاد خواهد کرد عملاً معلق مانده است. پروژه Trans Caspian را هم می توان بخشی از کریدور جنوبی انتقال گاز ترکمنستان به اروپا دانست. این خط لوله نیمه فعال با عبور از زیر بستر دریای خزر، گاز ترکمنستان را به ترتیب از مسیرهای جمهوری آذربایجان، گرجستان، ترکیه و یونان و از آنجا به اروپا می رساند. اختلاف نظرهای پنج کشور ساحلی دریای خزر در موضوع رژیم حقوقی این دریا، مخالفت ایران و روسیه در تخریب زیست محیطی این خط لوله و ایجاد رقابت میان پروژه های جمهوری آذربایجان و ناباکو، سه چالشی است که می توا در این خصوص ذکر کرد. همچنین، پروژه گاز نروژی موسوم به Baltic Pipe می تواند رقیب پروژه نورد استریم روسیه باشد. این خط لوله با هدف انتقال گاز نروژ با ظرفیت 10 میلیارد متر مکعب در سال، ضمن تقویت چشم انداز استقلال ورشو از مسکو، امیدها را برای کاهش وابستگی کشورهای اروپای مرکزی و شرقی از جمله اوکراین به انرژی روسیه را افزایش داد. لهستان می تواند ضمن تامین گاز مصرف داخلی خود، نقش توزیع کننده گاز نروژ را در خاک خود بازی کند. پیش بینی می شود این پروژه در اکتبر سال 2022 به بهره برداری برسد.

ـ پتانسیل منابع گازی مدیترانه شرقی و قطر برای صادرات گاز به اروپا

پروژه مشترک طرح ریزی شده صادرات گاز به اروپا در دریای مدیترانه موسوم به EastMad Pipeline با مشارکت قبرس، یونان و اسرائیل را می توان یکی از مهم ترین منابع گازی حوزه مدیترانه دانست. پیش بینی می شود تا سال 2025 این پروژه به طول 2100 کیلومتر و تزریق گاز به ظرفیت 20 میلیارد متر مکعب در سال مورد بهره برداری قرار گیرد. مع هذا، ترکیه با کشف یک میدان گاز با ذخیره 405 میلیارد متر مکعب در دریای مدیترانه شرقی نگاه ها را شگفت زده کرد، این موفقیت به اذعان مقامات آنکارا براساس دکترین وطن آبی یا در زبان ترکی «ماوی وطن» محقق شد. این میدان گازی علاوه بر اینکه می تواند مصرف داخلی ترکیه را تامین کند، پتانسیل این را هم دارد که خط لوله روسی Blue را که برای مصارف داخلی ترکیه است غیر فعال و یا ظرفیت آن را کاهش دهد؛ در کنار آن باید به رقابتی بودن این میدان گازی با پروژه در حال احداث EastMad که گاز حوزه مدیترانه را به غرب اروپا متصل می کند، مدنظر قرار داد.

جدیدترین تحلیل ها و دوره های تخصصی را در کانال تلگرامی اندیشکده روابط بین الملل دنبال کنید. (کلیک کنید)

جدیدترین تحلیل ها و دوره های تخصصی را در کانال اینستاگرامی اندیشکده روابط بین الملل دنبال کنید. (کلیک کنید)

همچنین، قطر با وجود دارا بودن ذخایر عظیم گازی در حوزه دریای خلیج فارس، پتانسیل احداث خط لوله گاز برای صادرات به اروپا را دارد؛ اما این طرح عملاً با وجود بحرانهای اخیر در عراق و سوریه و ناامنی مسیر لوله گذاری در این کشورها معلق مانده است. امروزه قطر با قرار گرفتن در جایگاه نخست صادر کننده بزرگ گاز طبیعی مایع LNG در جهان و با همراهی با گاز شیل آمریکا برای صادرات به اروپا، رقیب گازی روسیه است. گران بودن حمل و نقل گاز LNG نسبت به خطوط لوله و عدم وجود ترمینال های دریافت گاز مایع در اروپا دو چالش مهم در ترجیح دادن اروپایی ها به دریافت گاز از طریق خطوط لوله است.

ـ قاره آفریقا

کشورهای آفریقایی به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی منحصر به فرد و وجود ذخایر انرژی در چند کشور آن، پتانسیل صادرات در حوزه گاز به اروپا را در کنار دیگر تامین کنندگان گازی اروپا خواهد داشت. اخیراً کشور نیجریه پس از مذاکراتی که با طرفهای مسیر خط لوله گازی در نظر گرفته شده داشت، پتانسیل خود را برای تامین گاز بمدت 25 سال را اعلام کرد. طول خط لوله در نظر گرفته شده 660/5 کیلومتر است و با عبور از کشورهای نیجر، الجزایر و مغرب به کشورهای جنوب اروپا مانند اسپانیا و ایتالیا خواهد رسید. نیجریه درحال حاضر تامین گاز کشورهای جنوب صحرای آفریقا را برعهده دارد.

در این راستا، الجزایر هم بزرگترین تامین کننده گازی اسپانیا و ایتالیا است که با احداث خط لوله زیر دریا وصل شده به این کشور، بیش از نیمی از گاز این کشورها را تامین می کند. بنظر می رسد در کنار بی ثباتی سیاسی حاکم در بعضی از کشورها در آفریقا و رشد تهدیدات رادیکالی و تروریستی در این کشورها دو چالشی است که می تواند تهدیدی برای این پروژه ها به حساب آید.

نتیجه گیری

با مرور پروژه های انتقال گاز به اروپا علاوه بر رویکرد تنوع بخشی بروکسل در تامین کنندگان گاز اروپایی و خارج کردن تامین گاز منطقه یورو از انحصار روسیه و حمایت ایالات متحده آمریکا از این ایده، شاهد رقابت کشورهایی از جمله؛ ترکیه، بلغارستان، آلمان و ایتالیا برای تاسیس زیر ساختهای دریافتی گاز از کشورهای تامین کننده گاز طبیعی و تزریق آن به بخشهای دیگر مناطق اروپایی هستیم. این مهم سبب کسب درآمد بیشتر بعنوان مسیرهای ترانزیتی و ایجاد اشتغال در کشورهای محل عبور خط لوله می شود. همچنین، کشور ترانزیتی به اصطلاح کشور توزیع کننده دوم شناخته خواهد شد.

درباره نویسنده

سید عبدالمجید زواری

مدیر اندیشکده روابط بین الملل

خبرنامه اندیشکده روابط بین الملل

با تکمیل فرم زیر،از دست اول ترین اخبار روز دنیا مطلع شوید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • دسترسی به به محصولات ویژه سایت
  • تخفیف در کلیه دوره ها
  • دریافت پشتیبانی برای محصولات
  • بهره مندی از تخفیف های ویژه کاربران

جدید ترین محصولات

سبد خرید