رابطه بیماران روانی و رهبران سیاسی

سید محمود کمال آرا ” زکریا” نویسنده و پژوهشگر مسائل سیاسی

اندیشکده روابط بین الملل:  بیماران روانی و رهبران سیاسی و سیاستمداران ارشد، دارای ویژگی های مشترکی هستند. آقای کوین داتون، پژوهشگر و نویسنده کتاب «خرد بیماران روانی» با انجام آزمون استاندارد ارزیابی ویژگی های بیماران روانی بر روی رهبران سیاسی زنده و درگذشته(از طریق گزارشگران و یا نویسندگان بیوگرافی شان)، دریافت که از هیتلر، استالین و صدام حسین تا لینکلن، دونالد ترامپ و هیلاری کلینتون، اکثر رهبران سیاسی ویژگی بیماران روانی را دارند. این ویژگی ها عبارتند از((خودخواهی، عدم انطباق متمردانه، بی باکی، ایمنی در مقابل استرس، تاثیر گذاری اجتماعی، دیگران را متهم کردن، بی خیالی بدون برنامه و سنگدلی است)).  خروجی این ویژگی ها که بعضا در تضاد هم هستند از کجا نشات می‌گیرد؟ چه گروهی می‌تواند یک رهبر سیاسی را در اوج نگاه های بین المللی به مسیر دلخواه سوق دهد؟

برخی براین باورند که اگر رهبران سیاسی  به ویژه دیکتاتورها را مبتلایان به بیماری روانی و رفتاری بدانیم، از مسیر شناخت آنان گمراه شده ایم. تلاش دیکتاتورها برای حفظ قدرت و گسترش آن نمی تواند توسط یک فرد مبتلا به بیماری روانی و رفتاری محقق شود. اخلاقیات مورد قبول دیکتاتورها ویژگی رفتاری آنان را سبب می شود و شخصیت آنان را شکل می دهد، نه ویژگی های روانی و رفتاری که نشانه از اختلال دارند. بی تردید ویژگی ها روانی و رفتاری رهبران سیاسی در چگونگی تصمیم گیری های آنان تاثیر می گذارد.  اما پژوهش ها نشان می دهد؛ اختلالات روانی برخی از این رهبران سیاسی، سبب تصمیم گیری های فاجعه بار شده که تاریخ تجربه های تلخ فراوانی را در این خصوص نگاشته است.

روان شناسی سیاسی رهبران

در حال حاضر روان شناسی سیاسی هم در حوزه مطالعات نظری در گروه های علوم سیاسی، تاریخ و روان شناسی دانشگاه های آمریکا و اروپا و هم در حوزه بررسی های کاربردی در دستگاه های تصمیم ساز نظیر وزارت امور خارجه و نهادهای امنیتی موقعیت بهتری کسب کرده است. آنچه كه امروزه در حوزه علوم سياسی و روابط بين الملل به عنوان روان شناسی سياسی رهبران ناميده می شود، در واقع شكل بسط يافته و متحول مطالعاتی است كه از نيمه اول قرن بيستم و با نام “سايكوبيوگرافی” يا “زندگينامه روان شناختی” مطرح شد.

فرويد نخستين سايكوبيوگرافی سياسی را نيز در مورد زندگی و شخصيت وودرو ويلسيون، رئيس جمهور آمريكا به تحرير درآورد. مطالعه فرويد از قرار دادن شخصيت ويلسون در زمينه سياسی، فرهنگی و اجتماعی و البته روان شناختی او ناكام مانده بود. از این رو چندی بعد ظهور جنبش ناسيونال سوسياليسم در آلمان و شخصيت نامتعارف هيتلر، سبب افزايش مطالعه روان شناختی در مورد رهبران سياسی و هم تشديد كننده رويكرد آسيب شناختی در اين حوزه می شود. دفتر خدمات استراتژيك سازمان سيا در آمريكا در اين زمان، خود مشوق مطالعاتی در زمينه بررسی شخصيت هيتلر با هدف پيش بينی اقدامات بعدی وی در جريان جنگ جهانی دوم بود. در 1942 به سفارش اين مركز، پژوهشی در مورد آدولف هيتلر انجام شد كه در امتداد همان رويكرد آسيب شناختی و با اشاراتی كلی و كم مايه در مورد كودكی هيتلر و روابط او با والدينش، شخصيت ديگر آزار پدر و وابستگی اوديپی او را در كانون توجه قرار داده بود.

مرکز تحلیل شخصیت رهبران سیاسی در سازمان سیا آمریکا“CIA”

در سال 1965 سازمان سيا مركزی برای تحليل شخصيت و رفتار سياسی با حضور روان شناسان بالينی و شخصيت، روان پزشكان، جامعه شناسان سياسی، روان شناسان اجتماعی، متخصصان مطالعات رهبران و انسان شناسان فرهنگی تشكيل داد كه با نگرش جامع و ميان رشته ای بررسی رفتار سياسی رهبران را مورد توجه قرار دادند. تأكيد آن ها عموما بر شناخت انگيزه ها و عامل محركه رهبران و تجربيات شكل دهنده به آن ها، علایق اساسی و كليدی و شناخت و پيش بينی رفتار سياسی رهبران كشورهای مختلف بود. ضمن آن كه در كنار بررسی داده های بيوگرافی به تحليل محتوای سخنراني ها و مواضع اين رهبران نيز اقدام می كردند. سايكوبيوگرافی سياسی ای كه در اين گروه انجام می گرفت در قالبی روايی به تأثير حوادث مهم زندگی در شكل گيری شخصيت رهبران و نيز بررسی ابعاد ويژه رفتار آنها مرتبط با مواضع و كردارهای سياسی نظير انگيزش های پايه، مشكلات روانی و شخصيتی، ايده آل های سياسی اصلی، نقش های سياسی اوليه و شيوه رهبری و تصميم گيری آنان توجه داشت.

 از ناپلئون بناپارت، هیتلر، استالین و صدام حسین تا لینکلن، دونالد ترامپ و هیلاری کلینتون، اکثر رهبران سیاسی ویژگی بیماران روانی را دارند.

در این دسته از پژوهش ها معمولا بررسی ابعاد رفتاری و شخصيتی رهبران در متنی بيوگرافيك و با هدف فهم الگوهای ثابت و پايدار كنش رهبران به منظور پيش بينی رفتار سياسی آتی آنان انجام می گرفت. در 1978 نخستين استفاده كاربردی از اين مطالعات در حوزه سياست خارجی انجام گرفت. در جريان مذاكرات صلح كمپ ديويد ميان مصر و اسرائيل، يك گروه از كارشناسان روان شناسی سياسی در دستگاه وزارت خارجه امريكا اقدام به تهيه و بررسی های روان شناختی از انور سادات و مناخيم بگين رهبران مصر و اسرائيل و ارائه آن به مذاكره كنندگان آمريكايی كردند. اين بررسی ها ظاهراً آنقدر در شناخت انگيزه ها و مسائل شخصيتی اين رهبران و متعاقبا در پيشبرد مذاكرات مؤثر بود كه ستايش كارتر رئيس جمهور وقت آمريكا از اين تيم مشاوره ای و درخواست گسترش خدمات روان شناختی در مذاكرات و تصميم سازي های سياسی بعدی را به دنبال داشت.

موضوعات مورد پژوهش روان شناسی در رهبران سیاسی

بررسی انگيزه های هدايت گر رهبران شامل انگيره های قدرت، همكاری و آرمان خواهی، بررسی نظام شناختی آن ها شامل چارچوب های شناختی و مفهومی، پيچيدگی يا سادگی شناختی و سوگيري های ادراكی، بررسی مزاج و رگه های شخصيتی نظير خلقيات، سطح انرژی، ثبات رفتاری، خوش بينی يا بدبينی، رقابت و اعتماد، باورهای شناختی و سياسی پايه شامل درك از مفهوم سياست، درك از ماهيت سياست جهانی، گرايش های صلح طلبانه يا جنگ طلبانه، هم گرايی يا واگرايی در سياست بين الملل، تحليل گرامری و زبانی خطابه ها و ارتباط كلامی رهبران با توده ها، تيپولوژي های سياسی رهبران از جمله تيپ های وسواسی، پارانوئيد، خود شيفته و… و بالاخره استيل رهبری شامل شيوه تصميم سازی، نوع روابط با مشاوران و دستگاه های بوروكراتيك، روش مذاكرات سياسی و نوع تعامل با پيروان و شيوه بسيج اجتماعی، از جمله مهمترين بررسي های موضوعی است كه در بخش مطالعات عرضی حوزه روان شناسی سياسی انجام می گيرد.

ديدگاه ها و رويكردهای فوق بخشی از مباحث زنده و جاری در حوزه روان شناسی سياسی و زندگينامه روان شناختی رهبران است و البته اين ديدگاه حاكی از آن نيز می باشد كه هنوز اجماع فراگيری در خصوص معرفت شناسی اين حوزه های هم پوشان به وجود نيامده است. به همين دليل است كه امروزه طيف مختلفی از مطالعات تحت عنوان سايكوبيوگرافی و روان شناسی سياسی رهبران انجام می گيرد كه بعضا شباهت چندانی با هم ندارند و هر يك نيز مدعی معيارهايی چون جامعيت، دقت، توضيح دهندگی، شخصيت پردازی و عينيت بيشتر هستند. البته هر كدام از گرايش های موجود در اين حوزه ها بسته به اين كه كدام يك از اين معيارها را در اولويت خود قرار دهند، اين كه متعلق به كدام سنت های پژوهشی هستند و چه مخاطبانی دارند و اين كه از روان شناسی، شخصيت و زندگينامه روان شناختی چه چيزی را مراد می كنند، طبعا روش ها و چهارچوب های نظری خاص خود را نيز توليد و طراحی خواهند كرد.

یک بیمار روانی به رهبر سیاسی تبدیل می شود؟

سیاست در جوامع غیردمکراتیک سبب تشدید نشانه های خود شیفتگی، قدرت طلبی، سلطه جوئی، خود محوری، خودحق پنداری، خشونت گرائی، اضطراب و استرس و…می گردد. برخی از افراد را مشکلات، محدویت ها و محرومیت های احساسی و عاطفی دوران کودکی و نوجوانی به سوی سیاست سوق می دهد یا برخی دیگر با خود شیفتگی (در معنای منیت و از خود راضی بودن) در صد بالایی از علاقه مندان به سیاست را در بر می گیرند. هرچند شهرت طلبی یک بیماری و یا اختلال روانی و رفتاری نیست و درحدی که آسیب های فردی برای دیگران و زیان های اجتماعی نداشته باشد، اما امری طبیعی است و انگیزه و محرک رقابت های سالم و انسانی می تواند قلمداد شود با این رو شهرت طلبان هم سودای سیاست دارند.

 با وجود تمامی این توصیفات اما ذکر این نکته ضروری است که در طول تاریخ جهان برخی چهره ها با هدف رشد و تعالی جامعه، انسان دوستی و نیت کمک به انسان های دیگر و بهبود شرایط زندگی آنان و نیز تظلم خواهی به سیاست روی آورده و می آورند.

بیماران روانی سیاسی در تاریخ ایران و جهان

همانطور که گفته شد برخی از رهبران سیاسی در جهان مبتلا به بیماری های روانی و رفتاری و برخی دارای نشانه های اختلال روانی و رفتاری بوده و هستند. تاریخ ما رهبران سیاسی روانی فاجعه آفرین را به خود کم ندیده است، در تاریخ گذشته میان پادشاهان و رهبران طراز اول حکومتی، در میان رهبران و کادرهای سیاسی احزاب و سازمان های سیاسی در ایران بیمار روانی داشته ایم.

در ایران از کمبوجیه، که از صرع گیجگاهی رنج می برد وعلائم پارانویا و توهم تا حد ارتکاب به جنایت از خود نشان داده بود تا داریوش و اردشیرسوم و شاپور دوم و نیز پادشاهان سلجوقی، صفویه و اختلالات پادشاهان قاجاریه از نمونه های این دست می باشند.

پرنسیس دیانا، ریچارد نیکسون، اسلوبودان میلوشویچ، سیلویو برلوسکونی، بیل کلینتون(خود شیفتگی، به نقل از نیوزویک) و معمرقذافی و دونالد ترامپ، و ده ها نام دیگر در لیست جای گرفته اند. درمیان رهبران سیاسی روانی، زنان نیز حضورداشته اند. برای نمونه ازکاترین دومدیسی، ملکه و فرمانروای فرانسه می توان نام برد که در کنار بروز نشانه های اختلال روانی و رفتاری، با براه انداختن حمام خون و کشتار فجیع ((سن بارتلمی)) تمایل و علاقه اش رابه خشونت و قتل نشان داد.

مرور بیماری روانی برخی رهبران سیاسی مطرح در طول تاریخ:

  • ژزف استالین: اختلال شخصیت خودشیفتگی بدخیم، پارانویا، مانیک- دپرسیو ( جنون شیدائی)
  • آدولف هیتلر: اختلال شخصیتی دوقطبی و معتاد به ترکیبات آمفتامین
  • آبراهام لینکلن: رئیس جمهور امریکا، افسردگی( ملانکولی)
  • ناپلئون بناپارت: امپراطور فرانسه، اختلال شخصیت خودشیفتگی، مگالومن
  • وینستون چرچیل: نخست وزیر انگلستان، اختلال شخصیت دوقطبی

گزیده ای از منابع و همکاران پژوهشی:

  • ژرژ پوليتزر، پايان روان كاوی، در جلال ستاری، رمز و مثل در روان كاوی، انتشارات توس
  • هانس آيزنك، افول امپراطوری فرويدی، ترجمه دكتر يوسف كريمی، انتشارات سمت
  • اوه مانوی، استنباط فرويد از ادب و هنر، در جلال ستاری، پيشين، رمز و مثال در روان كاوی
  • درآمدی بر روان شناسی سیاسی رهبران، دكتر احمد بنی جمالی، عضو هيئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی
  • دکتر مرتضی کریمی، استاد دانشگاه و تحلیلگر علوم سیاسی
  • علی اکبر بابا، تحلیلگر علوم سیاسی و دیپلمات ارشد وزارت امورخاجه
  • عزیزه(زهیرا) افغان، پژوهشگر مسائل سیاسی دانشگاه شهید بهشتی
  • دکتر شیرین بقایی، پژوهشگر مسائل سیاسی و دانش آموخته دانشگاه تهران

درباره نویسنده

سید عبدالمجید زواری

مدیر اندیشکده روابط بین الملل

خبرنامه اندیشکده روابط بین الملل

با تکمیل فرم زیر،از دست اول ترین اخبار روز دنیا مطلع شوید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • دسترسی به به محصولات ویژه سایت
  • تخفیف در کلیه دوره ها
  • دریافت پشتیبانی برای محصولات
  • بهره مندی از تخفیف های ویژه کاربران

جدید ترین محصولات

سبد خرید