زنان از منظر نئوطالبانیسم (از ادعا تا واقعیت)

 

محیا دانش

اندیشکده روابط بین الملل: در حالی که در سکوت جامعه جهانی ایالات مختلف افغانستان یکی پس از دیگری به دست نیروهای طالب فتح گردید نگرانی برای وضعیت حقوق زنان در این کشور بالا گرفت .

این نگرانی به سبقه حاکمیت طالبان بین سالهای  ۲۰۰۱ ـ ۱۹۹۵  برمیگردد  دوره ای شاید بتوان ان را دوره استقرار طالبانیسم کلاسیک نامید . در این ایام طالبان روزهای تاریکی را برای زنان با اعمالی چون : منع اشتغال ، منع تحصیل ، منع خروج از منزل ، حجاب اجباری (شامل برقع) و ….رقم زد .

زنان عملا حقی در انتخاب سرنوشت اجتماعی و سیاسی خود نداشتند و در انزوای کامل به سر میبردند تا اینکه  بعد از سقوط طالبان در سال ۲۰۰۱ پنجره ای به روشنایی برای انها گشوده شد و توانستند حقوق پایمال شده خود اعم از حق تحصیل ، حق رای ، ورود به پارلمان ، نقش افرینی در پست های سیاسی و مدیریتی و ….را بازیابند .

نگاه طالبان به زن که ریشه های ذهنی دارد شاید از همان مواردی باشد که موجبات نگرانی برای مردم این سرزمین و سایر جوامع پدید اورده ، نگاهی که با وجود ادعای مطرح شده از سوی سرانش در خصوص اصلاحات ساختاری به باور برخی پابرجا خواهد بود چرا که چنین تفکراتی به طوری عمیق در باور آنها شکل گرفته است.

از منظر انها زن وظیفه ای جز فرزنداوری وتربیت کودکان ، خانه داری و اطاعت از همسرش ندارد و چون جنس مونث درفرهنگ انها تابو ثبت شده نمیتوان انتظار چندانی داشت که بانوان تحصیل کرده ، شاغل و فعال اجتماعی را در باور خود راه بدهند .

از دیگر عوامل نگاه افراطی طالبان شاید بتوان به ستیز با مدرنیته  اشاره کرد و علاوه بر ان  پیچیدگی سیستم حقوقی افغانستان که بر اساس ارزشهای مذهبی ، عرف وسنتهای قبیله ای است و اغلب منجر به فرایندهای تبعیض آمیز می شود.

باتوجه به دلایل ذکر شده پذیرش ادعای اصلاحات به ویژه در مسائل زنان از جانب طالبان دور از ذهن مینماید و هر اندازه هم که سعی کنند تا چهره مردسالار حکومتشان را با روی کار آوردن مجریان زن و  دادن حق تحصیل  ولو تک جنسیتی و …در نگاه رسانه های جهانی زینت بخشند همچنان تبعیض ها بارز میباشد به این سبب در جایی که مردان قادرند برداشت های زن ستیزانه از شریعت ارائه دهند عملا عدالت جنسیتی طنزی بیش نمیباشد

از سویی دیگر در روزهای اخیر بعد از به قدرت رسیدن طالب ها موجبات وحشت در این کشور فراهم شد و موجب گردید تا بسیاری از مردمان به ویژه زنان و دختران به پناهندگی روی بیاورند .

بر اساس شواهد موجود برخی از آنها در وضعیت نامطلوب کمپ های پناهندگی و یا پایگاه های نظامی امریکا در برخی کشورها به سرمیبرند که  میتواند مشکلات عدیده ای را برای این قشر اسیب پذیر به وجود آورد از این رو نهادهای بین المللی باید از هم اکنون خود را اماده پیامدهای گسترده اسیب های ان کنند

با این حال از منظر برخی کارشناسان عدم الزام آوری سازمان های حقوق بشری در این زمینه و سکوت بسیاری از فمنیست ها در این برهه به وضوح ضعف های حقوقی را عیان نمود که همین موضوع سبب ناامیدی و دلسردی بسیاری از زنان چشم انتظار به حمایت های بین المللی شد و تا حدی چهره ای ناکارامد از این نهادها را به جای گذاشت البته نباید از نقش موثر رسانه های اجتماعی در اطلاع رسانی و جلب توجه جهانیان نسبت به مسئله افغانستان چشم پوشی کرد تا جایی که برخی چهره های نام آشنا با بهره گیری از تاثیرات همین رسانه ها سعی در بیدارسازی افکار عمومی برای شنیدن صدای زنان و دختران کردن.

تا این امید حداقلی ایجاد شود که شاید در اینده ای نه چندان نزدیک تاثیر افکار عمومی بتواند محرک مهمی در موضع گیری  دولت ها و سازمان ها باشد

در طرف دیگر برخی تحرکات هرچند محدود برای کمک به زنان  صورت میگیرد  به طور مثال گروه های فمینیستی در افغانستان در حال حاضر غذا ، مراقبت های پزشکی و فضاهای امن برای زنان و کودکان فراهم می کنند. ” آنها تحت فرمان قبلی طالبان برای دختران مدرسه مخفی ایجاد کرده اند و در صورت نیاز مخفیانه ادامه خواهند داد که خود جای بسی امیدواریست

با این حال هنوز هم راهی طولانی در برقراری حقوق حداقلی در حضور نئوطالبانیسم برای بانوان افغانستان در پیش است که جز با مطالبه گری جدی جهانی، اگاه سازی و اطلاع رسانی همگانی میسر نخواهد شد .

درباره نویسنده

سید عبدالمجید زواری

مدیر اندیشکده روابط بین الملل

خبرنامه اندیشکده روابط بین الملل

با تکمیل فرم زیر،از دست اول ترین اخبار روز دنیا مطلع شوید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • دسترسی به به محصولات ویژه سایت
  • تخفیف در کلیه دوره ها
  • دریافت پشتیبانی برای محصولات
  • بهره مندی از تخفیف های ویژه کاربران

جدید ترین محصولات

سبد خرید