نيروي واكنش سريع اروپا (ERRF) و نيروي واكنش ناتو (NRF)

مصطفي عزيزآبادي فراهاني 

پيشنهاد اوليه تشكيل نيروي واكنش سريع اروپا[1] به ابتكار انگليس و فرانسه در اعلاميه سن مالو[2] مطرح گرديد. در ادامه نيز اتحاديه اروپا در نشست هلسينكي (1999) با پذيرش “هدف اصلي[3]” در جهت بهبود قابليت‌هاي نظامي خود، سياست تسليحاتي خود را نيز تغيير داد. يكي از اهداف اصلي اين تغيير نيز، تشكيل نيروي واكنش سريع اروپايي بود. به عبارت ديگر، سران اتحاديه اروپا در نشست اخير به منظور حل‌ و ‌فصل بحران‌هاي پيش‌رو، بدون وابستگي به آمريكا تشكيل چنين نيرويي‌ را به عنوان هدف اصلي خود قرار دادند. بر اين اساس مقرر شد اين نيرو به عنوان ناو فرماندهي سياست امنيتي-دفاعي اروپا[4] ((Larrabee, 2004: 63 با ظرفيت اوليه 60000 نيرو تا سال 2003 تشكيل شود تا بتواند در مدت 60 روز در صحنه عملياتي مورد نظر مستقر و به مدت يك سال انجام وظيفه نمايد. بر اساس تصميمات اتخاذ شده، حضور عملياتي اين نيرو دايره‌اي به مركز بروكسل و به شعاع 4000 كيلومتر بود كه بخشي از آفريقا، خاورميانه و منطقه قفقاز را در بر مي‌گرفت و بر اساس طيف وسيعي از وظايف پيترزبرگ[5]، اهداف كمك‌هاي انسان‌دوستانه و نجات‌بخش، تخليه شهروندان اتحاديه از مناطق بحران، اقدام نظامي براي جداسازي طرف‌هاي درگير و اعاده صلح و مديريت بحران را بر عهده داشت. بعلاوه، بر پايه تصميمات نشست هلسينكي مقرر گرديد كه اتحاديه اروپا جايي كه ناتو به عنوان يك كل متعهد نمي‌باشد، اقدام نمايد و متعاقباً مطرح گرديد، نيروي واكنش سريع اروپا ملزم به ايفاي نقش كامل خود در عرصه بين‌المللي ‌مي‌باشد. همچنين، اين نيرو موظف است در زماني‌‌كه سازمان ملل يا سازمان امنيت و همكاري اروپا[6] درخواست اعزام نيرو بنمايد، حضور پيدا كنند. (Riggio, 2003: 50-51) در خصوص ساختار اين نيرو نيز، كشورهاي عضو اتحاديه اروپا به نحوي كه در “فهرست نيروي هلسينكي[7]” تعريف گرديد و در جريان “كنفرانس بهسازي قابليت[8]” 2001 اتحاديه اروپا پذيرفته شد، متعهد به تأمين 100000 سرباز، 480 فروند هواپيما و بيش از 100 شناور[9] شدند. (Ibid)

علاوه بر نيروي واكنش سريع اروپا، در اجلاس نوامبر 2004 وزراي دفاع اتحاديه اروپا، طرح ايجاد 13 گروه رزمي تاكتيكي دائمي (متشكل از 1500 نفر) را در كنار ضرورت تقويت آژانس دفاعي اروپا[10]، مطرح كردند. در همين راستا مقرر شد كه اين گروه‌هاي رزمي به عنوان مكمل نيروي واكنش سريع ناتو وارد عمل شوند. همچنين، در اين اجلاس پيش‌بيني شده بود تا سال 2006 دو گروه رزمي در حالت آماده باش قرار گيرند. (پيلتن، 1385: 55)

نيروي واكنش ناتو[11] كه از ابتكارات نشست پراگ در سال 2002 مي‌باشد، متشكل از نيروي زميني، دريايي و هوايي پيشرفته، تغييرپذير، قابل استقرار، درون عملياتي و پايدار است كه آماده اعزام به هر نقطه مورد نياز بر اساس تصميم شوراي آتلانتيك مي‌باشد. اين نيرو همچنين به عنوان واسطه‌اي براي تمركز و ترويج اصلاحات در توانمندي‌هاي نظامي اتحاديه در نظر گرفته مي‌شود. (دارمي، 1386: 127) در واقع در نشست پراگ كه به دنبال تحولات بين‌المللي، تعريف جديدي را از مأموريت‌هاي ناتو در فضاي نوين بين‌المللي ارائه ‌داد، تصميم گرفته شد تا نيروي واكنش سريعِ مستعد و پويايي براي عمليات‌ كوتاه مدت و بسيار شديد، ايجاد شود (Crowe, 2003: 540) كه توانايي عملياتي اوليه را تا اكتبر 2004 و توانايي عملياتي كامل را تا اكتبر 2006 كسب نمايد. همچنين، نيروي واكنش ناتو با 21000 نيرو، مستعد به گسترش در هر نقطه‌اي از جهان در كوتاه‌ترين زمان ممكن –در 5 تا 21 روز- با توانايي خودپشتيباني 30 روزه مي‌باشد. (Larrabee, op. Cit.: 64) پديدار شدن نيروي واكنش ناتو ناشي از چند تحول موازي است: نخست، لزوم ايجاد انگيزه در توانمندي‌هاي نظامي اتحاديه و تمركز جديد در عصر تروريسم؛ دوم، تمايل به اقدام جهت كمك به نيروهاي اتحاديه اروپا به منظور حفظ كنش‌هاي مشترك با همتايان آمريكايي خود و اجتناب بيشتر از واگرايي ساختاري نيروها و استراتژي‌ها بين ناتو و نيروي واكنش سريع اروپا؛ و سوم، مجبور كردن كشورهاي عضو اتحاديه اروپا جهت اتخاذ اقدامات جدي‌تر به منظور گسترش قدرت سخت[12].  (Howorth, 2003: 238)

اين نيرو با دستيابي به استانداردهاي مشترك به وسيله فرماندهي‌هاي راهبردي، توانايي و آمادگي رزمي و پيشرفت تكنيكي براي استقرار در فواصل دور در كوتاه‌ترين زمان و مبارزه در شرايط اتمي، بيولوژيكي و شيميايي براي دوره زماني معين را دارد. همچنين مي‌توان گفت، در فضاي جديد با تدوين استراتژي مبارزه با تروريسم و اشاعه سلاح‌هاي كشتار جمعي به منزله فلسفه وجودي ناتو و جايگزيني آن به جاي مبارزه با كمونيسم، نيروي واكنش ناتو به عنوان ابزار پياده كردن اين استراتژي،‌ سازمان مزبور را قادر خواهد نمود تا در هر نقطه از جهان و عليه هر كشوري كه تشخيص داده شود، وارد عمل شود.

نهايتاً، مفهوم نيروي واكنش ناتو، توسط وزراي دفاع ناتو در ژوئن 2003 تصويب شد. بدين ترتيب نخستين عناصر نيروي واكنش ناتو، قابليت‌هاي خود را در عمليات فرضي واكنش به بحران 21 نوامبر 2003 در تركيه نشان دادند. در اجلاس سران ناتو در ريگا[13] نيز (نوامبر 2006) اعلام شد كه اين نيرو، داراي توانمندي عملياتي كامل (25000 نيرو) مي‌باشد. با اين حال، فرمانده عالي نظامي ناتو، در سپتامبر 2007 اعلام كرد، به دليل عدم پرداخت كامل تعهدات دولت‌هاي عضو، ظرفيت عملياتي نيروي واكنش ناتو در حد كامل تأمين نشده است. (دارمي، پيشين: 131-132)

مشاركت استراتژيك (در حال تقويت و متقابل) بين نيروي واكنش سريع اروپا و نيروي واكنش ناتو نيز مي‌تواند از طريق تعهد سياسي واقعي، درك آشكار نقش‌هاي مربوطه با مورد ملاحظه قرار دادن قابليت‌هاي عملياتي موجود و خودداري از نسخه‌برداري از يكديگر، افزايش يابد. اين موضوع به ويژه، به لزوم تعيين يك درك مشترك بين اعضاي اتحاديه اروپا در زمينه مفهوم و حوزه وظايف پيترزبرگ باز مي‌گردد. اگر تفاوت‌هاي تفسيري هر عضو؛ دستيابي به توانايي واكنش سريع اروپايي منسجم را امكان ناپذير سازد و رويكردهاي ملي متفاوت و نسخه‌برداري تكراري باقي بماند؛ برتري نسبي ناتو، به عنوان مركز ارتباط با اتحاديه اروپا ادامه خواهد شد. (Riggio, op. Cit.: 60) با اين وجود، به نظر مي‌رسد كه توازن امنيتي اروپا در حال تغيير از سمت نيروي واكنش ناتو به نيروي واكنش سريع اروپا مي‌باشد. اين امر به خوبي در عمليات‌ حفظ صلح اتحاديه اروپا كه از سال 2003 به بعد صورت گرفته است، مشهود است. حوزه كاركردي نيروي واكنش سريع اروپا و نيروي واكنش ناتو نيز تحت فضاي امنيتي-عملياتي اتحاديه اروپا و ناتو قرار دارد، به نحوي كه اتحاديه اروپا با توجه به توانايي و امكانات خود، وظيفه حفظ صلح و انجام عمليات بشردوستانه را در محدوده اروپا بر عهده دارد؛ و اين در حالي است كه نيروهاي ناتو، غالباً انجام عمليات‌ نظامي و تهاجمي در خارج از محدوده اروپا را مد نظر قرار مي‌دهند.

منابع

  1. Larrabee, F. Stephen, ‘ESDP and NATO: Assuring complementarity’, The International Spectator, Vol. 39, NO. 1, (01 January 2004).
  2. Riggio, Daniele, ‘EU – NATO cooperation and complementarity between the rapid reaction forces’, The International Spectator, Vol. 38, NO. 3, (01 July 2003).
  3. پيلتن، فرزاد، توافقنامه‌ها و نظام امنيتي مشترك اروپا، در علي فلاحي، كتاب اروپا (7): ويژه رويكردهاي امنيتي اتحاديه اروپا، (تهران: ابرار معاصر تهران، 1385).
  4. دارمي، سليمه، ناتو در قرن بيست‌ و يكم، (تهران: ابرار معاصر تهران، 1386).
  5. Crowe, Brian, ‘A Common European Foreign Policy after Iraq?’, International Affairs (Royal Institute of International Affairs 1944-), Vol. 79, No. 3, (May, 2003).
  6. Howorth, Jolyon, ‘ESDP and NATO Wedlock or Deadlock?’, Cooperation and Conflict, Vol. 38, No .3, (2003).

[1] . European Rapid Reaction Force (ERRF)

[2]. اعلاميه سن مالو (Saint-Malo) بناي اوليه تشكيل سياست امنيتي-دفاعي اروپا (ESDP) را فراهم نمود.

[3] . Headline Goal

[4]. سياست امنيتي-دفاعي اروپا (ESDP) به موجب اجلاس كلن (ژوئن 1999) و تحت نظارت اتحاديه اروپا تصويب و جايگزين هويت امنيتي-دفاعي اروپا (ESDI) گرديد كه تحت نظارت ناتو قرار داشت.

[5] . Petersberg Tasks

[6] . Organization for Security & Cooperation in Europe (OSCE)

[7] . Helsinki Force Catalogue (HFC)

[8] . Capability Improvement Conference

[9] . Ship

[10]. آژانس دفاعي اروپا (European Defence Agency) در زمينه توسعه، تحقيق و فراگيري توانمندي‌هاي دفاعي تحت نظارت شوراي وزيران فعال است، بناي چنين آژانسي نشان از تمايل اتحاديه اروپايي به ادغام بيشتر ظرفيت‌هاي تسليحاتي و صنايع تداركات نظامي دارد.

[11] . NATO Response Force (NRF)

[12] . Hard power

[13] . Riga

درباره نویسنده

سید عبدالمجید زواری

مدیر اندیشکده روابط بین الملل

خبرنامه اندیشکده روابط بین الملل

با تکمیل فرم زیر،از دست اول ترین اخبار روز دنیا مطلع شوید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • دسترسی به به محصولات ویژه سایت
  • تخفیف در کلیه دوره ها
  • دریافت پشتیبانی برای محصولات
  • بهره مندی از تخفیف های ویژه کاربران

جدید ترین محصولات

سبد خرید