دکتر بهراد برزین
اندیشکده روابط بین الملل: همانطور که میدانیم و در فرایند مقابله با تحریم های اقتصادی آن را لمس کرده ایم دقت و حمایت و حفظ بهره وری از انرژی هسته ای برای نظام جمهوری اسلامی است در این خصوص قطعا استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای مانند کاربردهای دارویی، کشاورزی، فناوری و… یکی از مهمترین نیازهای کشور است اما با توجه به این نیاز کمتر کسی باور میکند که جمهوری اسلامی ایران در این چهل و سه سال این میزان هزینه اقتصادی، سیاسی و امنیتی بدهد تا صرفا و فقط از کاربردهای فناورانه انرژی هستهای استفاده کند!
✳️ برای تبیین این مسئله باید به نقش و ماهیت وجودی انقلاب اسلامی ایران توجه کرد. اساسا در جهان هر کشوری یا مخالف نظم جهانی و اعمال قدرت موجود است یا موافق آن؛ طبعاً انقلاب اسلامی هم اساسا مخالف نظم موجود جهانی به سردمداری آمریکا و در کنار آن تروئیکای اروپایی است.
اصل و قاعدهای مهم به ما میگوید که وقتی انقلاب اسلامی ایران در نظام بینالملل و نظم جهانی حاکم ، مخالف نظم جهانی است و رویکردهای او، سازوکارهای این نظم را تضعیف میکند و به چالش میکشد ، کشور راس این نظم( ایالات متحده آمریکا) نیز بیکار ننشسته، برای مقابله با آن مجموعه راهکارهایی را در نظر میگیرد تا از میزان مقابله با این سیستم بکاهد .
اما از همان اول نیز حاکمان جمهوری اسلامی میدانستند وقتی انقلاب اسلامی از اساس علیه وضع موجود فعالیت میکند، بالاخره رودرویی با آمریکا قطعی است و حتما این مقابله در برهه ای پیش خواهد آمد
🔹آنها با واقعبینی میدانستند جمهوری اسلامی ایران از لحاظ مادی و اقتصادی به هیچ وجه قابلیت رقابت با آمریکا به عنوان ابرقدرت وقت نظام بینالملل را ندارد و در مقابل ، وضع به شکلی پیش خواهد رفت که قطعا آمریکا به سراغ ایران آمده و با مجموعه روشهای مختلف سعی در تضعیف قدرت ملی ایران خواهد داشت و امنیت ملی ایران را به مخاطره خواهد انداخت. پس اگر هم که جنگی درنگیرد، معامله یا مذاکره با ایران جهت حذف یکی از تنها کشورهای مخالف نظم جهانی حاکم قطعی است!
🔻به هر روی ایالات متحده آمریکا در جدیترین تقابل مستقیم خود( دقت کنید پیش از این برنامههای مختلفی را اجرا کرده بود مثل قضیه مک فاریل و حمایت از جنگ و کودتا) که از زمان باراک اوباما آغاز شد، سیاستهای تحریمی هدفمند را آغاز کرد و داشته های ایران را به گروگان گرفت تا پای میز مذاکرات بخودمان ببخشد و حق خودمان را به شکل امتیاز به خودمان بدهد. در این نوع سیاست تماس و مهار، سازوکار تحریمی آمریکا توانست به خوبی کانالهای مالی کشور را تحت فشار قرار داده و ایران عملا در یک محاصره اقتصادی واقعی قرار بگیرد هر چند با گذشت زمان و اجرای شیوههای دورزدن تحریم، از قدرت و شدت این راهبرد آمریکا کاسته شد اما بنظر حاکمان نظم جهانی در همین مقدار هم اثر بخشی خود را داشته است .
🔹طبعا در هر مذاکرهای نهایت خواسته ایران لغو کامل تحریمهاست. اما مذاکره که بدون داده، نمیشود! اینجا نقطه حساس آغاز میشود.
سوال این است که ایران دقیقا چه امتیازی باید بدهد؟
واشینگتن چه امتیازی میخواهد و در مقابل چه امتیازی میدهد ؟
ایران چه چیز بدهد تا سود بیشتر و ضرر کمتری برای امنیت ملی داشته باشد؟
کدام امتیاز را بدهد تا از لحاظ راهبردی کمتر از بقیه خسارت بزند و چه امتیازی به امنیت ملی کشور ارتباط دارد؟
چه امتیازی قابلیت تولید دوباره در صورت شکست مذاکرات و پیمان ها داشته و آن تولید دوباره ، هزینه کمتری دارد؟
🔻اگر فرض را بر این قرار دهیم که اصلا در ایران انرژی هستهای نبود و این مذاکرات هم بجهت مقابله ایران با نظم جهانی و رهبریت این نظم و قدرت جهانی یعنی آمریکا در میگرفت در اینجا و در آن مذاکره قطعی ، ایران بایستی یکی یا چندتا از این اهرمهای قدرت را معامله میکرد:
۱. قدرت موشکی: به معنای کاهش قدرت نظامی و دفاعی کشور و در مراحل بعدی خلع سلاح کامل کشور با احداث پایگاههای آمریکایی در ایران و تمام کشورهایی که تحت حمایت استراتژیک ایران است
۲. کنشورزی منطقهای: این مسئله نیز به دلیل کاهش عمق استراتژیک ایران و محدود شدن به درون مرزها و صدالبته موارد تنهایی تاریخی ایران به هیچ وجه منطقی نیست.
۳. حقوق بشر: البته این نه به معنای رعایت حقوق بشر بلکه به معنای تغییرات سیاسی و ساختاری داخلی و خارجی مانند حذف شورای نگهبان یا نهاد رهبری و حتی عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی و عبور از آرمان های اولیه انقلاب اسلامی را شامل میشود.
🔸حال به نظراگر ایران یکی از این موارد را به آمریکا بدهد، در کدام یک میتواند ظرف چندماه آن را احیا کند؟
🔸آیا کشوری میتواند در عرض حداکثر یکسال تعداد زیادی موشک و راکت و پهپاد با کیفیت تولید کند آن هم وقتی که زیرساختهای تولید آن تخریب شدهاست؟
🔸آیا میتواند در صورت شکست پیمان ها در عرض یکسال حداقل در ۶ کشور منطقهای ارتشهای مجهز، قوی و آموزش دیده تربیت و آنها را انواع و اقسام اسلحه و موشک و پهپاد و… مجهز کند و پیشرفتی در عمق استراتژیک خود داشته باشد؟
🔸آیا میتواند در طی چندماه نهاد رهبری و شورای نگهبان احیا شده یا روابط با رژیم صهیونیستی بهم خورده و پایگاههای آمریکایی نیز جمعآوری شود؟
🔸فلذا هرگاه نظام به دلایل خارجی یا داخلی نیاز به عقبنشینی یا ایجاد فضای تنفس و سفیدسازی دارد، یک انرژی فناورانه را اهدا میکند تا بتواند در عرض یکسال سطح و میزان غنیسازی را به بالاترین حد ممکن برساند.
🔸بنابراین تهران در میانه رقابت با سیستم نظم جهانی و واشینگتن، نه یک اهرم قدرت ملی بلکه تعداد سانتریفیوژ و میزان غنیسازی را محدود میکند بطوریکه بتواند در عرض مدت کوتاهی مجددا این ظرفیت را به حالت دلخواه برگرداند، نه انهدام یا اهدای هزاران موشک و زیرساختهای تولیدآن، عقب نشینی از منطقه و خلع سلاح گروههای مقاومت و نه تغییر ساختارهای سیاست داخلی و خارجی! که برگشتن به حالت اول در صورت شکست پیمانها بسیار هزینه بر و قاعدتا امکان پذیر نیست
در اینجا ممکن است برخی بگویند پس چرا پاکستان، هند، چین و رژیم صهیونیستی و… در اطراف ما سلاح هستهای دارند اما با چنین مواردی مواجه نیستند؟
انچیزی که مهم است و باید دقت کرد و بحث و تحلیلی که انجام دادیم به دلیل آمدن آمریکا به سراغ ایران است!
یعنی اصل ماجرا بر پایه مخالفت انقلاب اسلامی ایران با نظم بینالملل آمریکایی و درگیری- مذاکره نهایی ایران و آمریکا با یکدیگر است.
🔸در سال ۹۴ که ایران با مسائلی مانند تحریمها و شورای امنیت و… مواجه بود، در منطقه نیز وضعیت چندان تعریفی نداشت و فتنه تروریسم و شروع جنگ یمن باعث نوعی فرسایش انفعالی شده بود.
سپس بعد از توافق و ایجاد فضای تنفس و نوعی سفیدسازی بینالمللی، پیشرویهای منطقهای و موشکی آغاز شد.
اما چین، پاکستان یا رژیمصهیونیستی و… همگی به موازات و هم راستای نظم بینالمللی آمریکایی حرکت میکنند پس اصلا درگیر چنین معادلههایی نمیشوند.و درگیری اصلی ایران مقابله با سیستم استعماری و نولیبرالی نظم جهانی است
در اینجا ذکر این نکته لازم است که مسئولین انرژی هسته ای در ایران با زیرکی نه به سمت بمب اتم حرکت میکنند که در مذاکره احتمالی مجبور به خلع سلاح هستهای و عقبنشینی شوند و نه زیرساختهای هستهای را نابود میکنند تا برگی از اهرمهای فشار را بسوزانند چون همانطور که گفتیم سانتریفیوژها و غنی سازی درصورت توقف به راحتی و در زمان کم به چرخه برخواهند گشت
از جهتی با هرگونه پیشرفت هستهای کشورشاهد تداوم و گسترش فعالیتهای هستهای کشورهایی مانند امارات و ترکیه هستیم. این موارد نشان میدهد قطعا در صورت دستیابی رسمی! ایران به بمب اتمی و سیستم جنگ و تسلیحات هسته ای چرخه بیپایانی از مسابقات تسلیحات هستهای در منطقه به راه افتاده که صرفا و صرفا موجب آشوبسازی، تفرقه، ناامنی، ایجاد ائتلاف و فروش سلاح و تجهیزات هستهای توسط کشورهای غربی خواهیم بود.
پس قطعا این مسئله عیناً هدف رژیم صهیونیستی است و ایران را از رسیدن به اصلی ترین و مهم ترین اهداف خود بازمیدارد و یکی از دلایل مهم نرفتن ایران به سمت بمب هسته ای هم همین است و میبینیم که مسئولین سیستم نظم جهانی نیز فقط گفتمان خود را بر پایه رفتن ایران به سمت بمب هسته ای متمرکز کرده اند در حالی که در مذاکرات در مورد موارد دیگر گفتگو میکنند و جلوگیری از توان موشکی و قدرت منطقه ای و عمق استراتژیک ایران را هدف گرفته اند .
🔹در دهه ۷۰ و ۸۰ شمسی بود که آمریکا برای ایران اینبار دام اسلحه پهن کرده بود. آنها میخواستند با فروش سلاح به برخی کشورهای عربی ایران را تحریک به خرید سلاح از آمریکا کنند و در زمان جنگ ایران و عراق و قضیه مک فارلین دقیقا با همین هدف به میدان آمد اما ادامه سیاست استقلال در تولید سلاح باعث خنثی شدن این فتنه شد.
🔹در همین راستاست که آمریکا هر بار به دنبال مذاکره بر سر مسائل موشکی و منطقهای کشور است. و در هر ستیزی فقط بدنبال حذف توان مقابله ایران با سیستم نظم جهانی است . او اگر مستقیما این موارد را مطرح کند قطعا با پاسخ منفی ایران مواجه میشود پس مجبور است با باز کردن پرونده هستهای، آن را پلهای برای حرکات بعدی خود فراهم و دریچه مذاکرات موشکی و منطقهای را باز کند. و تروئیکای اروپایی هم در این سیاست به موازات آمریکا حرکت میکنند
بخاطر همین سیاست نخ نماست که نمیپذیرد در ازای خروج سپاه پاسداران از لیست FTO، تهران بیانیه یا سخنرانی یا بندی مبنی بر کاهش تنش منطقهای ارائه کند.